شرکت آمریکایی لاکهیدمارتین در حال پیشبرد پروژه کاهش چشمگیر اندازه تلسکوپها با حفظ عملکرد بزرگنمایی آنهاست.
محققان معتقدند که تکنولوژی ساخت تلسکوپها از زمان اختراع، یعنی در قرن هفدهم میلادی تغییر چندانی نکرده است.
تلسکوپها از نظر عملکرد شبیه چشم هستند، بهطوریکه با جمعآوری نور از طریق لنز و انعکاس تصویر بر روی صفحه حساس یا شبکیه مشاهده اجسام را امکانپذیر میسازند. پس در حالت طبیعی برای مشاهده اجسام دور دست فضایی بهترین روش بزرگکردن اندازه تلسکوپ است.
پروفسور دانیل وچنیچ، متخصص تجهیزات رصدخانه از موسسه تحقیقاتی لاکهیدمارتین در مورد فناوری جدید تلسکوپهای کمحجم اظهار کرد: تاکنون تمام تلاش دانشمندان در ساخت تلسکوپهای فضایی بر روی کاهش حجم و وزن، به منظور کاهش هزینه ارسال به فضا بوده است و این در حالی است که تاکنون هیچ تلاشی برای بهبود عملکرد و تحول در ساختار تلسکوپها صورت نگرفته است.
وی در ادامه افزود: اکنون دانشمندان موسسه تحقیقاتی لاکهیدمارتین به دنبال ارائه روش جدید ساخت تلسکوپ برای کاهش چشمگیر در اندازه و افزایش قدرت بزرگنمایی هستند.
در تکنولوژی جدید ساخت تلسکوپ موسوم به طرح عنکبوت، دیگر نیازی به لنزهای بزرگ و گرانقیمت نیست، بلکه با ساخت شبکهای از صدها یا هزاران لنز کوچک میتوان با کاهش چشمگیر فضای اشغالی عملکرد بهتری به دست آورد.
در این تکنولوژی هر لنز کوچک مجهز به صفحه حساس به نور مانند دوربین تلفن همراه میشود، سپس با تبدیل نور به اطلاعات دیجیتال عملیات پردازش در رایانه انجام شده و تصویر نهایی بدست میآید.
یک پژوهش اخیر، حاکی از تشکیل سازههای نامرئی جدید به شکل رشته فرنگی، ورق لازانیا یا فندق است که در اطراف کهکشان ما شکل گرفته و شناور هستند.
این سازههای جدید، اساسا درک ما را از شرایط گاز در کهکشان راه شیری به چالش میکشند.
کیت بانیستر پدید آورنده اول این پژوهش از سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی همسود (CSIRO) گفت که به نظر میرسد این ساختارها تودههایی در لایه نازک گاز هستند که بین ستارگان کهکشان ما قرار گرفتهاند.
بانیستر و همکارانش به شرح مشاهدات موفقیتآمیز یکی از این تودهها پرداختند که به آنها اجازه داد تا شکل اولیه این اجرام را تخمین بزنند.
این مشاهدات با روشهای نوآورانه جدید که دانشمندان با استفاده از تلسکوپ رادیویی ATCA سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی همسود در شرق استرالیا به کار بردهاند میسر شده است.
ستارهشناسان نخستین نشانههای این اجرام مرموز را 30 سال پیش و در زمان مشاهده امواج رادیویی از یک کهکشان دور و درخشان به نام اختروش دریافت کردند.
دکتر بانیستر اظهار کرد: تودههای موجود در این گاز مانند لنز عمل میکنند و امواج رادیویی را شفاف و واضح یا تار و نامعلوم میکنند و در نتیجه باعث قوی یا ضعیف به نظر رسیدن آنها طی یک دوره چند روزه، چند هفتهای یا چند ماهه میشوند.
نتایج این پژوهش در مجله Science منتشر شده است.
محققان دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا دریافتهاند که صدفهای غولپیکر میتوانند کلید ارتقای سلولهای خورشیدی و نمایشگرهای رنگی باشند.
یافتههای جدید نشان میدهد که حداقل دو گونه از صدفهای غولپیکر با ترکیب نور قرمز، سبز و آبی مشابه شیوهای که در نمایشگرهای تلویزیون و تلفن همراه اتفاق میافتد، رنگ سفید تولید میکنند.
صدفهای غولپیکر در صخرههای مرجانی اقیانوس آرام و هند یافت میشوند و میتوانند تا 100 سال زنده مانده و تا 119 سانتیمتر رشد کنند. رشد آنها در نتیجه یک ارتباط همزیستی با جلبک درون پوسته صدف است که از ضایعات صدف تغذیه میکند و صدف نیز از کربوهیدرات تولید شده از طریق فتوسنتز جلبک استفاده میکند.
این تحقیق بر تولید سلولهای رنگین کمانی تولید شده در لبه دیواره صدف در نتیجه این ارتباط تمرکز دارد. این سلولها از طریق ساختارهای ریز چند لایه پروتئین که شبیه آینه برای بازتاب چند طول موج از نور عمل میکنند، مجموعهای از رنگها از جمله آبی، سبز، طلایی و بندرت سفید تولید میکنند.
محققان بطور مرتب هر رنگ تولید شده توسط دو گونه صدف موسوم به Tridacna maxima و Tridacna derasa را برای درک دقیق چگونگی تولید نور سفید توسط این موجودات بررسی کردند. آنها دریافتند که صدف Tridacna derasa این کار را با خوشههایی از سلولهایی با رنگهای متفاوت انجام میدهد، اما Tridacna maxima از سلولهای چند رنگی استفاده میکند که در مقیاس میکروسکوپی سفید دیده میشوند.
از آنجایی که بیشتر نمایشگرهای کنونی با استفاده از الایدی یا سایر منابع نوری به تولید نور میپردازند و صدفها تنها به نور خورشید برای انجام همین کار نیاز دارند، محققان امیدوارند بتوانند از یافتههای خود برای ساخت یک نمایشگر بازتاب رنگی استفاده کنند که با منابع نوری محیطی مانند نور خورشید یا نور عادی داخلی کار کند. این یافتهها میتواند به تولید تلفنهای هوشمند، تبلتها و نمایشگرهای تلویزیونی منجر شود که از نیروی کمتر استفاده کرده و برای چشم بهتر هستند.
این محققان همچنین در تلاش برای ساخت سلولهای خورشیدی کاربردیتر جهت استفاده در ساختارهای بازتابی مشابه نمونه یافت شده در صدفها هستند.
این یافتهها در مجله Optica منتشر شده است.
محققان آلمانی موفق به فرود یک پهپاد برقی بر روی باند متحرک با سرعت 75 کیلومتر در ساعت شدند.
آزمایش این پهپاد سه متری و 20 کیلوگرمی که توسط موسسه رباتیک و مهندسی مکاترونیک در مرکز هوافضای آلمان ساخته شده بود، در محل فرودگاه Mindelheim-Mattsies در باواریا صورت گرفت.
بنا به گفته محققان، این اولین بار است که چنین فرودی صورت میگیرد.
به گزارش مرکز هوافضای آلمان ، طراحی این پهپاد که ترکیبی از عناصر هواپیماهای بدون سرنشین و رباتیک است، منجر به ساخت یک وسیله نقلیه مستقل شد که قادر به نزدیک شدن و فرود بر روی یک خودروی در حال حرکت است.
این فرود با استفاده از علائم و نشانههای نوری بر روی سقف ماشین صورت گرفت. هنگامی که پهپاد به خودرو نزدیک شده و به فاصله 50 سانتیمتری میرسد، از این علائم برای تنظیم کردن خود و سنجش فاصله استفاده میکند و با نظارت رایانهای فرود میآید.
از آن جا که هم ماشین و هم پهپاد دارای سرعت یکسان بودند، فرود این هواپیمای بدون سرنشین شبیه به یک بالگرد بود.
در این آزمایش به دلیل مسائل امنیتی از انسان برای راندن خودرو استفاده شد اما محققان میگویند که در آینده میتوان از یک راننده رباتیک استفاده کرد.
به اعتقاد محققان مرکز هوافضای آلمان، این روش فرود جدید در شرایط نامساعد آب وهوایی کارآیی زیادی داشته و میتواند در پهپادهای خورشیدی با ارتفاع بیش از 20 کیلومتر مفید باشد.
این هواپیماهای خورشیدی فوق سبک میتوانند روزی در برنامههای سنجش از دور، ارتباطات در جهت تکمیل سیستمهای ماهواره ای و استقرار سریع در شرایط بحرانی به کار گرفته شوند.
محققان دانشگاه نبراسکا در لینکلن یک بتن رسانای جدید طراحی کردهاند که میتواند یخ و برف را از روی خود پاک کند.
این راهحل به فناوری پیشرفته نیاز نداشته بلکه تنها با افزودن ذرات کربن و براده فولاد به مخلوط بتن و اعمال جریان برق به آن امکانپذیر شده است.
این میزان که حدود 1.5 برابر کل مخلوط است، برای ذوب کردن برف کافی است. این سیمان توسط کریس توآن، استاد مهندسی عمران دانشگاه نبراسکا طراحی شده است.
توآن از سال 2002 این بتن را بر روی پلی در نزدیکی لینکلن آزمایش کرده است. جریان الکتریکی برای پاکسازی پل در مقایسه با هزینههای بسیار بالای پاکسازی برف یا مایعات ضد یخ مبتنی بر نمک، هر بار حدود 250 دلار است و کمتر باعث آسیب به جاده میشود.
اکنون این محصول مورد توجه سازمان هوانوردی آمریکا قرار گرفته است. به گفته توآن، در زمان بارش برف باید جاده آسفالت اطراف مناطق ورودی تمیز باشند زیرا چرخدستیهای زیادی که حامل چمدانها، مواد غذایی، ضایعات و سوخت هستند باید در این مناطق تخلیه شوند.
این فناوری میتواند کاربرد بسیار متفاوت دیگری نیز ارائه کند که به جریان برق نیاز ندارد. توآن با جایگزینی سنگ آهک و ماسه که معمولا در بتن استفاده میشود، با مادهای معدنی موسوم به مگنتیت نشان داد که مخلوط همچنین میتواند در برابر امواج الکترومغناطیسی نیز مقاومت کند.
دانشمندان مؤسسه والتر و الیزا هال موفق به شناسایی پروتئینی شدند که گسترش سلولهای لوسمی میلوئید حاد را تسهیل میکند.
بدن انسان برای تنظیم چگونگی رشد و تکثیر سلولها دارای کنترلگر در محل است که شامل مکانیزم مفید و خاصی است که از گسترش بیماری جلوگیری میکند؛ اما زمانی که پای بیماری لوسمی میلوئید حاد به میان میآید، این کنترلگرها خنثی میشوند و به سلولهای سرطانی، آزادی عمل برای تکثیر و رشد خارج از کنترل میدهند.
محققان استرالیایی با کشف پروتئین هدایتگر این فرآیند نشان دادهاند که با متوقف کردن فعالیت آن شاید بتوان این سرطان خون مرگبار را متوقف کرد.
لوسمی میلوئید حاد یک نوع تهاجمی سرطان خون با سرعت رشد بالا است که نرخ بقای پنج سال در میان مبتلایان آن 24 درصد است. شیمیدرمانی شکل اصلی درمان برای این مبتلایان است اما در کنار آن عوارض جانبی آزاردهندهای مانند تهوع، ریزش مو، اسهال و مشکلات باروری وجود دارد. همچنین سه چهارم بیماران با عود مجدد بیماری روبرو میشوند.
این عوارض وحشتناک است که یافته جدید دانشمندان موسسه والتر و الیزا هال را نویدبخش کرده است. آنها نه تنها دریافتهاند که پروتئین Hhex فرآیند گسترش سلولهای لوسمی میلوئید حاد را تسهیل میکند، بلکه همچنین مشخص کردهاند که این پروتئین برای سلولهای سالم ضروری نبوده از این رو میتوان آن را بدون ایجاد عوارض جانبی خاص درمانهای کنونی مورد هدف قرار داد.
دانشمندان دریافتند که با مسدود کردن پروتئین Hhex در مدلهای بیماری پیشبالینی میتوانند بطور کامل سلولهای سرطانی را از بین ببرند. اکنون چالش پیش روی محققان، شناسایی بخشهای حیاتی پروتئین است که به آن اجازه فعالیت میدهد تا بتوان داروهایی برای مسدود کردن این فعالیت تولید کنند.
این تحقیق در مجله Genes & Development منتشر شده است.
پژوهشگران دانشگاه علم و صنعت ایران در یک پروژه تحقیقاتی سعی دارند از نانوترکیباتی استفاده کنند که بتواند هزینه ساخت سلولهای خورشیدی را کاهش دهد. مواد اولیه مورد استفاده در ساخت این نانوترکیب در کشور به وفور یافت میشود. این طرح که با همکاری یک شرکت فناور در حال انجام است، میتواند اثر مهمی در توسعه استفاده از انرژیهای پاک و کاهش آلودگیهای زیست محیطی داشته باشد.
در حال حاضر 80 درصد انرژی مصرفی جهان بر مبنای انرژی فسیلی است. این میزان مصرف، منجر به آلودگیهای جوی و زیست محیطی، به دلیل تولید زیاد گازهای دیاکسید کربن، متان و اکسید نیتروژن شده است. این گازها همچنین سبب افزایش دمای کره زمین نیز میشوند اما استفاده از انرژی خورشیدی میتواند پاسخی معقول برای رفع این بحران در مقیاس بزرگ باشد. به همین دلیل است که استفاده از سلولهای خورشیدی به جای سوختهای فسیلی اهمیت بالایی یافته است.
سعید شهبازی، مجری طرح، با اشاره به این نکته که کشور ما در منطقهای واقع شده است که میزان دریافت انرژی خورشیدی آن بسیار زیاد است، عنوان کرد: «همانطور که اشاره شد یکی از وسایل تبدیل نور خورشید به نیروی برق، سلولهای خورشیدی است. در این میان سلولهای خورشیدی حساس شده با رنگدانه در دو دهه گذشته بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. این تجهیزات دارای اجزای مختلفی از جمله قسمت رنگدانه و الکترولیت هستند. عموماً در ساخت رنگدانه بیشتر از فلز روتنیوم استفاده میشود که فلزی گرانقیمت است. از این رو جایگزین کردن رنگدانه با مواد نسبتاً ارزانتر میتواند به توسعه بیشتر سلولهای خورشیدی کمک کند.»
به گفته این محقق با توجه به اهمیت کاهش هزینههای ساخت سلولهای خورشیدی در این پروژه تلاش میشود که روتنیوم گرانقیمت با ترکیبات نانوساختاری کم هزینه به عنوان جاذب نور جایگزین شود.
ترکیب پیشنهادی نانوساختارهایی از جنس پروسکیت است که دارای شدت جذب بیشتر و گستره طول موج بالاتری در ناحیه مرئی هستند. مهمترین ویژگی که در این طرح دنبال میشود این است که با صرف هزینه بسیار کم بتوان ترکیبات پروسکیت را تهیه کرد. این امر در نهایت منجر به کاهش هزینه ساخت و توسعه کاربرد سلولهای خورشیدی خواهد شد.
شهبازی ابراز امیدواری کرد که با توجه به ارزان بودن و در دسترس بودن مواد اولیه برای ساخت این ترکیبات در داخل کشور، بتوان در آیندهای نزدیک این پروژه را به مرحلهی تجاریسازی رساند.
در صورت تجاری سازی و تولید صنعتی این جنس سلولهای خورشیدی و استفاده از انرژی خورشید به جای سوخت فسیلی در کاخانجات و صنایع، آلودگیهای زیست محیطی کاهش خواهد یافت. کاهش هزینههای مربوط به تأمین برق کارخانهها یا مناطقی که فاصلهی زیادی با نیروگاههای برق دارند، از دیگر مزایای استفاده از نتایج این طرح خواهد بود. از طرفی میتوان برق مورد نیاز وسایلی که با ولتاژ پایین کار میکنند، از جمله ماشین حساب، ساعت و .... را به کمک این ساختار تأمین کرد.
این تحقیقات در قالب پایان نامه دکترای سعید شهبازی، دکتر شهرآرا افشار از دانشگاه علم و صنعت ایران و دکتر نیما تقوی نیا، دکتر فریبا تاج آبادی و دکتر آزاده تجردی در حال انجام است. این طرح که به سفارش یک شرکت فناور صورت گرفته در ستاد ویژه توسعه فناوری نانو، تحت عنوان پایان نامه مورد نیاز صنعت نیز پذیرفته شده است. آیین نامه حمایت از پایان نامههای مورد نیاز صنعت در سایت www.nano.ir/hrdc موجود است.
رییس مرکز تحقیقات پزشکی هستهای دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، از تلاش این مرکز برای ارائه روش تشخیص زودهنگام بیماریهای قلبی و عروقی و MS خبر داد.
دکتر مجید اسدی که در حوزه پزشکی هستهای مشغول به انجام تحقیقات است گفت: در این راستا تاکنون 100 طرح تحقیقاتی توسط تیم تحقیقاتی ما در مرکز تحقیقات پزشکی هستهای علوم پزشکی بوشهر اجرایی و تلاش شده تا دستاوردهای تحقیقاتی به حوزه بالین و کلینیک نزدیکتر شوند.
وی تصویربرداری مولکولی را از جمله زمینههای تحقیقاتی نام برد و اظهار داشت: تصویربرداری مولکولی با تصویربرداری هستهای هدفمند همراه است و این نوع تصویربرداری ما را قادر میسازد قبل از آن که ضایعهای از طریق سایر روشهای تصویربرداری مانند CT اسکن تشخیص داده شود، از این طریق قابل شناسایی باشد.
اسدی شناسایی بیماری در مراحل اولیه را از مزیتهای این نوع تصویربرداری ذکر کرد و یادآور شد: در این راستا پروژههای تحقیقاتی در زمینه بیماریهایی چون مغزی، ام اس، قلبی و عروقی و در افرادی که دارای گرههای تیروئیدی هستند اجرایی کردیم.
وی خاطرنشان کرد: در این مطالعات درصدد ارائه روشی نوین در تشخیص بیماریهای مغزی و ام اس و قلبی و عروقی با استفاده از تصویربرداری مولکولی هستیم تا بتوانیم کاملتر و دقیقتر از گذشته اقدام به بررسی این بیماریها کنیم.
اسدی، به جزئیات این روش اشاره کرد و توضیح داد: در این روش درصدد هستیم قبل از آن که عوامل بیماریزا توسط MRI، CT اسکن و یا سونوگرافی قابل تشخیص باشد، با استفاده از تصویربرداری مولکولی و از طریق پزشکی هستهای و سیستم تصویربرداری «پت» اقدام به تشخیص بیماریها در مراحل اولیه بیماری کنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر با بیان این که سه سطح تصویر برداری آناتومی، عملکردی و متابولیسم ارائه شده است، یادآور شد: در این مطالعات از تصویربرداری متابولیسمی که استفاده از دستگاه تصویر برداری پت است، بهره برداری میشود.
وی اضافه کرد: در این مطالعات با استفاده از دستگاه پت، مولکولهای بدن فرد توسط ایزوتوپ نشاندار میشود و از این طریق در صورتی که در سطح مولکولها اختلالی ایجاد شود و یا سرطانی ایجاد شده باشد، از این طریق قادر به تشخیص آن خواهیم بود.
اسدی یادآور شد: با این روش قبل از پیشرفت بیماری اقدام به درمان آن میشود.
رییس مرکز تحقیقات پزشکی هستهای دانشگاه علوم پزشکی بوشهر اظهار امیدواری کرد که با ارائه این روش زمینه رشد چند برابری پزشکی هستهای و غنای این حوزه در کشور فراهم شود.
این تلسکوپ که در آن لنزهای بزرگ و وسیع با آرایهای از لنزهای بسیار کوچکتر جایگزین شدهاند ابعادی ۱۰ تا ۱۰۰ برابر کوچکتر از انواع قدیمی خود دارد. در واقع طراحی تلسکوپها از زمان اختراع در سال ۱۶۰۸ تا کنون دچار تغییرات زیادی نشده و روش بازتابی تاکنون از بهترین روشهای ساخت بوده است. در این روش از دو لنز، یکی بسیار بزرگ در جلو و دیگری کوچکتر در عقب استفاده میشود که در بین این دو لنز نیز تعداد زیادی بازتابنده قرار میگیرد که این بازتابندهها باید نور را به لنز کوچکتر برسانند. برای افزایش قدرت کارکرد در این تلسکوپها لازم است اندازهی لنز ورودی نور را افزایش داد که این به معنی افزایش شدید ابعاد به همراه پیچیدگی ساخت بیشتر و البته وزن بسیار بالاتر خواهد بود.
مشکل دیگر اینکه ساخت چنین لنز نوری نیازمند فرایندی بسیار کند، دقیق و زمانبراست به طوری که گاهی حتی تا چند سال برای ساخت یک لنز زمان صرف میشود. از آن بدتر اینکه شیشهای که برای این لنز به کار میرود در اثر جاذبه و البته وزن سنگین خود دچار خمیدگی میشود و این انحراف و اعواجاج قابل توجهی را در تصویر به دست آمده پدید میآورد که خود هدف اصلی افزایش قدرت دید تلسکوپ را به خطر میاندازد! دشواریهای نصب و به کارگیری هم که جای خود دارند! با این وضعیت جای تعجبی ندارد که بزرگترین تلسکوپ از این دست هنوز تلسکوپی مربوط به سال ۱۸۹۵ با قطر یک متری است!
اما راه حلی که توسط شرکت آمریکایی لاکهید مارتین در همکاری با دانشگاه کالیفرنیا ارائه شده است جایگزینی لنز اصلی با آرایهی نازکی از لنزهای کوچک است که همچون چشم بسیاری از چشرات در کنار هم قرار گرفتهاند. هر یک از این لنزها میتوانند نور را روی چیپ سیلیکونی نوری بتابانند که در نتیجهی این کار تلسکوپ به مجموعهای از دوربینهای کوچک مجهز میشود.
نکتهی جالب در ساخت این تلسکوپ آن است که این تلسکوپ برپایهی اصول تداخل سنجی کار میکند و به طور معمول توسط اخترشناسان به عنوان راهی برای تبدیل تعدادی تلسکوپ کوچک در مناطق مختلف به یک تلسکوپ بزرگ به کار میرود. در این روش با ادغام تصاویر به دست آمده از تلسکوپهای کوچک و تداخل دادن آنها و بررسی الگوهای به دست آمده، عکس جدیدی با وضوحی (resolution) بسیار بالاتر به دست میآمد. شرکت لاکهید نیز از چنین ترفندی برای ساخت تلسکوپ جدید و کوچک خود بهره برده است، به صورتی که بتوان این تلسکوپها را روی فضاپیماها حمل کرد.
بخش جدیدی که در این بین وجود دارد ساخت تداخل سنجی است که از تعداد کانالهایی مشابه دوربینهای دیجیتال بهره میگیرد به گونهای که میتوان مشابه دوربینهای دیجیتال عکس گرفت، صبر کرد تا فرایند پردازش به اتمام برسد و بفرمایید! عکس شما حاضر است.
به وسیلهی این تلسکوپ جدید نیازی نیست برای ساخت تلسکوپ از روشهای پیچیدهی تنظیم و آرایش دهی لنزهای معمولی استفاده کرد بلکه میتوان به کمک تلسکوپهای جدید که بسیار نازک و سبک هم خواهند بود تا ۹۹ درصد در هزینه و وزن و البته زمان ساخت صرفه جویی کرد. افزون بر این، این تلسکوپ جدید نیازی به لولهای بودن ندارد! و میتواند به صورت دیسکی تخت و با اشکال مختلف از دایره گرفته تا شش وجهی ساخته شده و روی یک سطح قرار گیرد.
توسعه و به کارگیری این تلسکوپ میتواند یافتههای بسیار جذابی با قرار دادن آن روی کاوشگرهای مداری زحل یا مشتری به دست دهد که با توجه به وزن، قدرت و ابعاد آن از ۱۰ تا ۱۰۰ برابر وضوح تصویر بالاتری خواهند داشت.
در ویدیوی زیر میتوانید فناوری به کاررفته در این نوع تلسکوپها را به خوبی مشاهده کنید.
در حالی که رایانههای امروزی به سیر توسعهای خود با گامهایی پرشتاب ادامه میدهند، هنوز با ساخت سامانهی پردازشی با قابلیت و پیچیدگیهای مغز انسان فاصلهی زیادی داریم. برنامه جدید دارپا قصد دارد با بهبود ابزارهای لازم، تواناییها و قابلیتها، سهش فناوری (نوروتکنولوژی) را به طرز چشمگیری افزایش دهد.
در حقیقت بهترین رابطهای کاربری مغز-رایانهی امروزی درست مثل ارتباط گیری دو ابررایانه به وسیلهی یک مودم قدیمی 300 بادی (baud) عمل میکنند که بسیار کند و ناکارآمد است. حال تصور کنید بتوانید ابزاری بسازید که حکم شاهراهی بین مغز و دستگاههای الکترونیکی داشته باشد.
رابطهای عصبی کنونی در حقیقت دادههای بسیار زیادی را از حدود ۱۰۰ کانال که هر یک دادههای حسی را از دهها تا هزاران عصب به دست میآید، فشرده سازی میکنند و چندان هم عجیب به نظر نمیرسد که با چنین فرایند فشرده سازی فشردهای، نتایج به دست آمده بویی از واقعیت نبرده باشند و بسیار ضعیف، نادرست و البته پر از نویز و خطا باشند.
افقی که دارپا برای این برنامه دیده است، ساخت فناوری است که بتواند به شیوهای بسیار دقیقتر از فناوریهای پیشین، از هر یک از میلیونها عصب موجود دادههای لازم را دریافت کند و ابعادی بزرگتر از یک سانتیمتر مکعب نداشته باشد. چالش بزرگی که در این بین وجود دارد پیچیدگی بسیار بالایی است که ساخت این ابزارها دارند و به نوعی ساخت سخت افزار لازم انقلابی در عرصهی این دست تجهیزات به حساب میآید. انقلابی که به دنبال تحولاتی جدی در عرصههای مختلف علمی از قبیل زیست شناسی مصنوعی، الکترونیک با توان پایین و البته سهش فناوری. بنابراین پژوهشگران این عرصه برای رسیدن به هدف خود باید از پس مشکلات بسیار زیادی بربیایند تا در نهایت بتوانند دادههای یک عصب را با دقت قابل قبولی استخراج کرده و انتقال دهند.
در صورت موفقیت این برنامه، میتوان کاربردهای بسیار زیادی را برای ابزارهای جدید بر پایهی این فناوری تصور کرد به طوری که میتوان تمامی حواس افراد را به طرز ویژهای بهبود داد ضمن اینکه گزینههای بسیار ویژه و گستردهای برای درمان بیماران در دسترس درمانگران خواهد بود.
شما حد و مرز این فناوری را در چه اندازهای میبینید؟
.: Weblog Themes By Pichak :.