بهرسم هر سال، کافهبازار نظرسنجی بهترین برنامه و بازی و نیز برای نخستینبار پرطرفدارترین سریال و ویدئو سال ۱۳۹۷ را برگزار میکند. کاربران کافهبازار در روزهای ۱۶ و ۱۷اسفند میتوانند در صفحهی اول بازار، با رأی خود برترین و پرطرفدارترینهای حوزههای مذکور را انتخاب کنند. نامزدهای بخش سریال و ویدئو از پربینندهترینهای این سرویس هستند. همچنین در بخش بازی و برنامه، فقط بازیها و برنامههایی بررسی شدهاند که در سال ۱۳۹۷ تولید و منتشر شدهاند.
درادامه، پنج نامزد هریک از حوزههای بازی و برنامه و فیلم و سریال به انتخاب دبیران هر بخش معرفی شدهاند.
پنج نامزد بخش برترین بازی سال ۱۳۹۷ کافهبازار
- امپراطوری پادشاهان
- آهنگتو
- سفرهچی
- قهرمانان موبایل
- کلمچین
میانگین نصب فعال بازیهای مذکور بیش از صدهزار بار است و همهی آنها بهدلیل کیفیتشان جزو برگزیدگان صفحهی اول بازار در سال ۱۳۹۷ بودهاند. در رأیگیری سال گذشته، کاربران بازار بازی «آمیرزا» را بهترین بازی سال معرفی کردند.
پنج نامزد بخش برترین برنامهی سال ۱۳۹۷ کافهبازار
- قصههای قرآنی
- گویا
- فیدیلیو
- متنیار
- بلد
همهی نامزدهای این بخش جزو برگزیدگان صفحهی اول بازار در سال ۱۳۹۷ بودهاند. این برنامهها در سال جاری تولید شدهاند و علاوهبر بهروزرسانی و توسعهی مداوم، شمار کاربرانشان رشد زیادی تجربه کردهاند. در سال گذشته، برنامهی «آنتن» بیشترین آرای کاربران را ازآنِ خود کرد و پرطرفدارترین برنامهی کافهبازار شناخته شد.
پنج نامزد بخش پرطرفدارترین فیلم و سریال سال ۱۳۹۷ کافهبازار
- تگزاس
- تنگهی ابوقریب
- فیلشاه
- سریال ممنوعه
- سریال نهنگ آبی
فعالیت بخش ویدئو کافهبازار از سال ۱۳۹۷ شروع شده است. این پنج فیلم و سریال از بین بیش از ۶,۰۰۰ فیلم و سریال موجود در کافهبازار انتخاب شدهاند. آمارها و مشاهدهها نشان میدهند که نامزدهای بخش پرطرفدارترین فیلم و سریال ۱۳۹۷ بازار، در سالی که گذشت، با اقبال بیشتر کاربران مواجه شدهاند.
نتیجهی رأیگیری پیش از پایان سال، منتشر و برندههای هر دسته مشخص میشوند. نتایج این نظرسنجی علاوهبر رسانهها در گزارش سال ۱۳۹۷ کافهبازار نیز منتشر خواهد شد.
برای دومینبار از شروع اپیدمی جهانی ایدز، بهنظر میرسد ابتلای بیمار به ویروس HIV درمان شده است؛ ویروسی که باعث بُروز بیماری ایدز میشود. این خبر تقریبا ۱۲ سال بعد از درمان اولین بیمار مبتلا به HIV رسانهای شده است.
پژوهشگران از آن زمان تاکنون، تلاش کردهاند فرایندی را تکرار کنند که به درمان اولین بیمار منجر شده بود. اکنون بعد از این موفقیت شگفتانگیز، پژوهشگران معتقدند درمان عفونت HIV گرچه بسیار دشوار، اما ممکن است. این پژوهشگران قرار است یافتههای خود را در مقالهای در ژورنال Nature چاپ کنند و برخی از جزئیات روند درمان را در کنفرانس رتروویروسها و عفونتهای فرصتطلب در سیاتل بهاشتراک بگذارند.
دانشمندان در صحبتها و گزارشهای خود، این موضوع را «ریمیشن بلندمدت» مینامند؛ اما کارشناسان در مصاحبههای خود، آن را درمان HIV معرفی میکنند. گفتنی است ریمیشن اصطلاحی است که برای تعریف دورهی خاموشی نوعی بیماری، مانند سرطان، بهکار میرود و در این دوره، حال بیمار روبهبهبودی میگذارد. درواقع، تعریف این مفهوم باتوجهبه اینکه تاکنون فقط دو نمونه از آن وجود داشته، دشوار بهنظر میرسد.
هر دو نمونهی درمان HIV درنتیجهی پیوند مغز استخوان به بیماران مبتلا به HIV بوده است؛ اما هدف از پیوند استخوان در این افراد درمان سرطان بوده است نه HIV.
البته، بهنظر نمیرسد پیوند مغز استخوان به روشی واقعی برای درمان HIV تبدیل شود. این درحالی است که داروهای قوی میتوانند عفونت HIV را کنترل کنند؛ اما پیوند مغز استخوان روشی با درصد خطر فراوان و عوارض جانبی ناگوار آن ممکن است تا سالها گریبانگیر بیمار باشد.
بااینحال کارشناسان میگویند مجهزکردن بدن بیماران با سلولهای ایمنی مقاومشده به ویروس HIV، ممکن است بهعنوان روش درمانی عملی در آینده فراگیر شود. دکتر ونسینگ دراینباره میگوید:
این موفقیت افراد را به این موضوع امیدوار میکند که درمان HIV ممکن است و دیگر فقط رؤیا نیست.
دکتر ونسینگ یکی از مدیران IciStem است. IciStem کنسرسیومی متشکل از دانشمندان اروپایی است که ازطریق پیوند سلولهای بنیادی مشغول پژوهش درزمینهی درمان HIV هستند. این سازمان را مؤسسهی تحقیقات ایدز آمریکا نیز پشتیبانی میکند.
هویت این بیمار درمانشده مخفی باقیمانده است و دانشمندان در گزارشهای مربوطبه تحقیقات خود او را «بیمار لندن» مینامند. بیمار لندن در مصاحبه با نیویورکتایمز گفت:
نوعی احساس مسئولیت دارم تا به پزشکان کمک کنم دریاباند چه اتفاقی افتاده تا این علم را به پیش ببرند. هیچوقت فکر نمیکردم که در طول عمرم، پیداشدن درمان HIV را شاهد باشم.
در سال ۲۰۰۷ در همین کنفرانس سیاتل، پزشکی آلمانی اولین بیمار درمانشده را «بیمار برلین» نامید. بعدها اعلام شد این شخص تیموتی رِی براون ۵۲ ساله اهل پالم اسپرینگ کالیفرنیا است. گزارش درمان بیمار برلین روی پوستری چاپ و به دیوار اتاق کنفرانس چسبانده شده بود و در ابتدا، توجه زیادی را بهخود جلب نکرد؛ اما پس از روشنشدن این موضوع که آقای براون واقعا درمان شده بود، دانشمندان درمان دیگر بیماران سرطانی مبتلا به ویروس HIV را شروع کردند تا شاید نتایج بیمار برلین را بازآفرینی کنند.
باوجوداین، در هر نمونه ویروس HIV دوباره ۹ ماه بعد از توقف دریافت داروهای ضدویروس، بهسراغ بیمار میآمد یا اینکه بیمار دراثر سرطان درمیگذشت. شکستهای پیدرپی در درمان بیماران، دانشمندان را به این فکر انداخت که شاید معالجهی بیمار برلین فقط اتفاقی تکرارنشدنی بوده است.
تیموتی ری براون مبتلا به سرطان خون بود و بعد از اینکه شیمیدرمانی در توقف رشد سرطان ناموفق ماند، دو عمل پیوند مغز استخوان روی او انجام گرفت.
شخص اهداکنندهای که مغز استخوان او به بیمار برلین منتقل شد، جهش ژنتیکی در پروتئین CCR5 داشت. این پروتئین روی سطح برخی از سلولهای ایمنی بدن مینشیند و ویروس HIV با استفاده از این پروتئین میتواند وارد سلولهای ایمنی شود؛ اما این اتفاق در پروتئینهای جهشیافته روی نمیدهد.
براون بعد از پیوند مغز استخوان نوعی داروهای سرکوبکنندهی سیستم ایمنی دریافت کرد که امروزه، منسوخ شدهاند؛ درنتیجه، او تا ماهها بعد از عمل پیوند، به عوارض شدید آن دچار بود. حتی در مقطعی، پزشکان مجبور شدند او را در کمای القاشده قرار دهند؛ بهگونهای که براون با مرگ فاصلهای نداشت.
استیون دیکز، کارشناس ایدز در دانشگاه کالیفرنیا و یکی از پزشکان تأثیرگذار در دمان تیموتی ری براون، دراینباره میگوید:
او واقعا زیرفشار فرایند درمان نابود شده بود. واقعا به این فکر افتاده بودیم که تمام آن شرایط دشوار و نابودکردن سیستم ایمنی بدن براون بود که باعث شد او از شرّ سرطان و HIV خلاص شود یا نه.
باوجوداین، درمان بیمار لندن به این پرسش پاسخ میدهد که برای درمان HIV، بیمار تجربهی نزدیک به مرگ را نباید داشته باشد.
بیمار لندن مبتلا به سرطان لنفوم هاجکین بود و مغز استخوان پیوندزدهشده به او در سال ۲۰۱۶ نیز از به اهداکنندهی دارای جهش در پروتئین CCR5 تعلق داشت. بیمار لندن نیز پس از عمل پیوند، داروهای سرکوبکنندهی سیستم ایمنی دریافت کرد؛ اما این داروها با داروهایی متفاوت بود که براون بعد از پیوند دریافت کرد و دُز کمتری داشتند و درواقع، با استاندارد بهروزشده برای بیماران پیوندی مطابقت داشتند.
بیمار لندن در سپتامبر۲۰۱۷، مصرف داروهای ضد HIV را کنار گذاشت و بعد از تیموتی براون، به اولین بیماری تبدیل شد که یک سال بعد از کنارگذاشتن داروها، هیچ اثری از ویروس HIV در او دیده نشده است.
دکتر راویندا گوپتا، ویروسشناس دانشگاه کالج لندن و ارائهدهندهی این یافتهها در گردهمایی سیاتل میگوید:
فکر میکنم این موضوع میتواند قواعد بازی را کمی تغییر دهد. همه پس از مشاهدهی مورد بیمار برلین، به این نتیجه رسیده بودند که برای درمان HIV باید تقریبا بمیرید؛ اما با معالجهی بیمار لندن نشان دادیم که لازم نیست این تجربهی وحشتناک را داشته باشید.
با اینکه وخامت حال بیمار لندن بهاندازهی براون پس از پیوند مغز استخوان نبود، این فرایند درمانی بههمان اندازه مؤثر بوده است. پیوند مغز استخوان توانست سلولهای سرطانی را کاملا نابود کند؛ بدون اینکه عوارض جانبی وخیمی بههمراه داشته باشد. همچنین، بهنظر میرسد سلولهای ایمنی پیوندی که به ویروس HIV مقاوم بودند، کاملا جای سلولهای آسیبپذیر قبلی را در بدن او گرفتهاند.
بسیاری از افرادی که در پروتئین CCR5 آنها جهش روی داده از تبار اروپایشمالی دارند. این جهش، جهشی است که بهنام دلتا ۳۲ شناخته میشود و درنتیجه، سلولهای ایمنی مقاوم به ویروس HIV دارند. IciStem اکنون ۲۲,۰۰۰ شخص دارای جهش دلتا ۳۲ را شناسایی و اطلاعات آنها را بهمنظور اهدای مغز استخوان جمعآوری کرده است.
تاکنون، پژوهشگران روند درمانی ۳۸ بیمار مبتلا به ویروس HIV را دنبال میکنند که پیوند مغز استخوان دریافت کردهاند. از این ۳۸ مورد ۶ مورد سلولهای مغز استخوان را از شخصی دریافت کردهاند که جهش نداشتهاند.
بیمار لندن در این فهرست جایگاه سیوششم را داشت. یک مورد دیگر، شمارهی ۱۹ فهرست بهنام «بیمار دوسلدورف» ۴ ماه است که داروهای ضد HIV را کنار گذاشته است. جزئیات درمان این بیمار این هفته در کنفرانس سیاتل ارائه خواهد شد.
دانشمندان کنسرسیوم IciStem مداوم خون بیمار لندن را بهمنظور شناسایی علائم حضور ویروس HIV آزمایش کردهاند. آنها در یکی از ۲۴ آزمایش خونی نشانههای ضعیفی از وجود عفونت یافتند؛ اما معتقدند نتایج این آزمایش ممکن است ناشی از آلودگی نمونه بوده باشد.
بااینحال، حساسترین و دقیقترین آزمایش انجامشده روی بیمار لندن نشان داد در خون او، هیچگونه ویروس HIV وجود ندارد. آنتیبادیهای HIV هنوز در خون او وجود داشتند؛ اما سطح این آنتیبادیها بهمرورزمان کاهش پیدا کرده است؛ همان روند کاهشی در آنتیبادیها که در بیمار برلین نیز مشاهده شده بود.
البته، هیچکدام از این آزمایشها نمیتواند تضمین کند که بیمار لندن برای همیشه درمان شده است؛ ولی دکتر گوپتا میگوید شباهت روند معالجهی او به روند درمانی تیموتی براون میتواند دلیلی برای خوشبینی باشد. دکتر گوپتا اضافه میکند:
تنها کسی که میتوانیم روند درمان را مستقیما با او مقایسه کنیم، بیمار برلین است. درحالحاضر، او تنها استانداردی است که داریم.
بسیاری از کارشناسان آشنا با جزئیات این پژوهش معتقدند مورد بیمار لندن میتواند نشانگر روند درمانی اتکاکردنی باشد؛ اما برخی نیز بهطور کلی، به ارتباط این روش درمانی با معالجهی ایدز به دیدهی شک مینگرند.
آنتونی فاوسی، مدیر مؤسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی میگوید:
مطمئن نیستم این دستاورد به ما چه میگوید. این روش روی تیموتی براون انجام شد و حالا یک مورد دیگر وجود دارد. خب، از حالا به بعد قرار است چه کار کنیم؟
دکتر دیکز و همکارانش میگویند یکی از احتمالات این است که میتوان روشی مبتنی بر ژندرمانی توسعه داد تا پروتئینهای CCR5 را از سلولهای ایمنی حذف کرد یا در سلولهای بنیادی سازندهی آنها تغییراتی ایجاد کرد. این سلولهای ایمنی تغییردادهشده دربرابر ویروس HIV مقاوم خواهند بود و درنهایت، میتوانند کل بدن را از ویروس پاکسازی کنند.
شایان ذکر است CCR5 همان پروتئینی است که هی جیانکویی، دانشمند چینی، ادعا کرده با ویرایش آن در دو جنین ازطریق ابزار ویرایش ژنتیکی تلاش کرده آنها را دربرابر ویروس HIV مصون کند. این آزمایش با اعتراض و محکومیت بینالمللی مواجه شد.
درحالحاضر، چند شرکت مشغول توسعهی روشهای ژندرمانی هستند؛ اما تاکنون هیچکدام به موفقیتی دست نیافتهاند. این نوع از دخالت پزشکی باید تعداد درستی از سلولها را در مکان درست هدف قرار دهد. برای مثال، باید فقط سلولهای مغز استخوان ویرایش شوند نه سلولهای مغزی و البته، فقط ژنهایی دستکاری شوند که در تولید پروتئین CCR5 نقش ایفا میکنند.
مایک مککیون، مشاور ارشد بنیاد بیل و ملینا گیتز، در امور بهداشت جهانی میگوید:
چند سطح از دقت وجود دارد که هنگام اتخاذ این روش باید مدنظر قرار داد. همچنین، نگرانیهایی دربارهی انجام دخالتی نامناسب وجود دارد؛ بنابراین، بهتر است سوئیچ توقف در این فرایند تدارک دیده شود.
بهگفتهی دکتر مککیون، چند تیم درحالکار روی این موانع هستند. درنهایت، شاید آنها موفق شوند سیستم انتقال را توسعه دهند؛ بهگونهای که بعد از تزریق به بدن شناسایی تمامی گیرندههای CRR5 را شروع و آنها را حذف میکند؛ حتی شاید روشی توسعه داده شود که در قالب آن، سلول بنیادی پیوندی مقاوم به ویروس در بدن به تولید سلولهای ایمنی مقاوم منجر شود.
مککیون میگوید:
آنچه روی تختهسفید نوشتهایم، البته رؤیا هستند، درست است؟ تحقق این رؤیاها با بهدستآوردن موفقیتهایی مانند مورد بیمار لندن بیشازپیش میسر بهنظر میرسد. درواقع، این دستاوردها باعث میشوند بهتر بتوانیم تصور کنیم چه چیزی در آینده میتوانیم انجام دهیم.
یکی از نگرانیهای اصلی در هریک از روشهای درمانی احتمالی این خواهد بود که برخی از بیماران همچنان درمقابل نوع خاصی از ویروس HIV بهنام X4 آسیبپذیر خواهند بود. این نوع ویروس برای ورود به سلولها از پروتئین دیگری به نام CXCR4 استفاده میکند.
تیموتی هنریش، کارشناس ایدز از دانشگاه کالیفرنیا معتقد است:
این روش فقط در بیمارانی کاربرد دارد که ویروس HIV موجود در بدن آنها برای ورود به سلولها فقط از پروتئین CCR5 استفاده کند که این طیف از بیماران درواقع ۵۰ درصد بیمارانی را شامل میشود که با HIV زندگی میکنند.
حتی اگر بیمار فقط تعداد اندکی از ویروسهای X4 در خونش داشته باشد، این ویروسها در غیاب فشار رقابت با دیگر نوع ویروسهای HIV میتوانند سریع رشد کنند. حداقل یک مورد وجود دارد که در آن، بیمار پس از دریافت پیوند مغز استخوان از اهداکنندهی دارای جهش دلتا ۳۲ باردیگر مبتلا به ویروس HIV شده؛ البته از نوع X4. بههمیندلیل، تیموتی ری براون بهعنوان اقدام پیشگیرانه علیه ویروس X4 از ۱۲ سال پیش، روزانه یک عدد قرص ضد HIV مصرف میکند.
آقای براون امیدوار است که درمان بیمار لندن مانند درمان خود او بلندمدت باشد. او میگوید:
اگر در دنیای پزشکی اتفاقی یکبار روی دهد، ممکن است باردیگر روی دهد. مدتها بود که بهدنبال کسی مثل خودم میگشتم.
برخلاف باور عموم، استفاده از ساعتهای هوشمند و دستبندهای سلامتی و ردیابهای فعالیتهای ورزشی در سرتاسر جهان درحالافزایش است. IDC امروز گزارش داد در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۸، بازار جهانی فروش گجتهای پوشیدنی ۳۱.۴ درصد افزایش یافته و اکنون به ۵۹.۳ میلیون دستگاه رسیده است. علاوهبراین، میزان فروش کلی این محصولات تا پایان سال ۲۰۱۸ بهمیزان درخورتوجه ۱۷۲.۲ میلیون دستگاه رسیده است. با درنظرگرفتن فروش محصولات پوشیدنی در سال ۲۰۱۷ که جمعا ۱۳۵ میلیون دستگاه بوده، در سال ۲۰۱۸ رشدی ۲۷.۵ درصدی را شاهد بودهایم.
شایان ذکر است IDC اخیرا طبقهبندی خود را بازنگری کرده و حالا تعریفهای جدیدی در حوزهی محصولات پوشیدنی اعمال کرده است. یکی از این طبقهبندیهای جدید اصطلاحا Hearables بهمعنای گوشدادنیها است که هدفونها و ایربادها را شامل میشود.
جیتش اوبانی، تحلیلگر ارشد تیم ردیابهای موبایلی در IDC میگوید:
در سال گذشته، بازار محصولات پوشیدنی گوشدادنی اساسا گسترش یافته و انتظار داریم این وضعیت در سالهای پیش رو نیز ادامه داشته باشد.
درادامه، اوبانی اشاره میکند:
حذف درگاه ۳.۵ میلیمتری هدفون در بسیاری از دستگاههای مدرن امروزی باعث شده هدفونها و محصولات پوشیدنی گوشدادنی به یکی از نیازهای مهم بسیاری از کاربران تبدیل شود؛ بههمیندلیل، نبرد بزرگ بعدی بین شرکتها در این حوزه خواهد بود.
افزایش استفاده از دستیارهای هوشمند در محصولات پوشیدنی، ازجمله هدفونها و فرمول بینقص شرکتها برای فروش این نوع محصولات به مشتریان که اکوسیستم آنها را هم کامل میکند و بهراحتی روی مچ دست یا درون جیب قرار داده میشود، ازجمله دلایل دیگری است که باعث شده این بازار بهطور چشمگیری گسترش پیدا کند.
مقالههای مرتبط:
بنابر اعلام IDC، بخش عمدهای از رشد بازار مذکور در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۸ بهدلیل معرفی و عرضهی محصولات پوشیدنی جدید در ماههای منتهی به فصل تعطیلات بوده است. علاوهبراین، برخی از شرکتهای مطرح گوشیهای هوشمند خود را بههمراه این نوع گجتها بهشکل بستهای کامل میفروشند. در طبقهبندی دستگاههای پوشیدنی گوشدادنی، هدفونهای بیسیم که محصولاتی چون اپل ایربادز، گوگل پیکسل بادز، بوز QC35ll و نمونههای دیگر را شامل میشود، اساسا به افزایش محبوبیت این نوع محصولات کمک کرده است. براساس اعلام IDC، این گروه از محصولات پوشیدنی در سال ۲۰۱۸ میزان ۲۱.۹ درصد از بازار گجتهای پوشیدنی را ازآنِ خود کرده است.
رشد ساعتهای هوشمند در سهماههی پایانی سال ۲۰۱۸ درمقایسهبا سهماههی چهارم سال ۲۰۱۷ بهمیزان ۵۵.۲ درصد بوده است و این محصولات درمجموع ۳۴.۳ درصد از بازار ابزارهای پوشیدنی را در سهماهه چهارم سال ۲۰۱۸ بهدست آوردهاند. این درحالی است که مچبندها ۳۰ درصد از بازار یادشده را دراختیار دارند.
شرکت اپل در سهماههی پایانی سال ۲۰۱۸، با فروش ۱۶.۲ میلیون دستگاه پوشیدنی در صدر جدول قرار گرفته و بدینترتیب، ۲۷.۴ درصد از کل سهم بازار مذکور دراختیار کوپرتینوییها است. باید اشاره کنیم در سهماههی پایانی سال ۲۰۱۷، میزان سهم اپل در بازار گجتهای پوشیدنی ۲۹.۶ درصد بود؛ بههمیندلیل، میتوان گفت در سال جاری کاهش جزئی در سهم بازار این شرکت را شاهد هستیم. تعداد ۱۰.۴ میلیون دستگاه از محصولات پوشیدنی فروختهشدهی اپل ساعتهای هوشمند این شرکت بودهاند و ۵.۸ میلیون محصول باقیمانده هدفونهای بیتس و ایرپاد را شامل میشود. بهطور کلی، این شرکت درمقایسهبا سهماههی چهارم سال ۲۰۱۷ که موفق شد ۱۳.۳ میلیون دستگاه محصول پوشیدنی بفروشد، تقریبا ۳ میلیون دستگاه ابزار پوشیدنی بیشتری فروخته است. در سال ۲۰۱۸، درمجموع این شرکت اهل کوپرتینو موفق شد ۴۶.۲ میلیون دستگاه بفروشد و بدینترتیب، ۲۶.۸ درصد از سهم بازار را دراختیار گرفته است. این میزان فروش رشد سالبهسال ۳۹.۵ درصد را برای این شرکت بهارمغان آورده است. برای مقایسه باید اشاره کنیم میزان فروش کلی سال ۲۰۱۷ اپل ۳۳.۱ میلیون دستگاه و سهم این شرکت ۲۴.۵ درصد بوده است.
گزارش آیدیسی با آنچه ماه گذشته استراتژی آنالیتیکس اعلام کرد، کموبیش همخوانی دارد. براساس اعلام استراتژی آنالیتیکس، اپل در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۸ سهمی ۵۱ درصدی در بازار ساعتهای هوشمند داشته و در این بازهی زمانی، ۹.۲ میلیون دستگاه ساعت هوشمند اپلواچ فروخته است.
در بین پنج شرکت برتر عرضهکنندهی محصولات پوشیدنی هوشمند، در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۸ شرکت چینیشیائومی در جایگاه دوم قرار گرفته و ۱۲.۶ درصد از سهم بازار را ازآنِ خود کرده است. گفتنی است سهم این شرکت در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۷ بهمیزان ۱۱.۶ درصد بوده است. این شرکت چینی در بازهی زمانی اشارهشده، ۷.۵ میلیون محصول فروخته که درمقایسهبا فروش ۵.۲ میلیونی سهماههی پایانی سال ۲۰۱۷ افزایش داشته است. افزونبراین، شیائومی رشد سالبهسال ۴۳.۳ درصدی را تجربه کرده است. این شرکت در سال گذشته مجموعا ۲۳.۳ میلیون دستگاه ابزار پوشیدنی به بازار عرضه کرده است. میزان فروش این شرکت در سال ۲۰۱۷، درمجموع ۱۶.۱ میلیون دستگاه بوده که در سال ۲۰۱۸ به ۴۴.۶ درصد افزایش یافته است. باتوجهبه این آمار، شرکت شیائومی در سال ۲۰۱۸ درکل ۱۳.۵ درصد از سهم بازار ابزارهای پوشیدنی را دراختیار گرفته است. شایان ذکر است در سال ۲۰۱۷، سهم این شرکت ۱۱.۹ درصد بوده است. IDC یکی از دلایل این پیشرفت را سرمایهگذاریهای اخیر شیائومی در اروپا و کشورهای آسیایی میداند.
شرکت هواوی نیز در سهماههی پایانی سال ۲۰۱۸ در جایگاه سوم این فهرست قرار گرفته و در این بازهی زمانی، موفق شده ۵.۷ میلیون دستگاه بفروشد. در مقام مقایسه در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۷، این شرکت چینی ۱.۶ میلیون دستگاه پوشیدنی به بازار عرضه کرده بود. بدینترتیب، سهم هواوی از بازار محصولات پوشیدنی در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۸ به ۹.۶ درصد رسیده است؛ درحالیکه در سهماههی پایانی سال ۲۰۱۷، این میزان ۳.۶ درصد بوده است. در سال ۲۰۱۸، این شرکت جمعا ۱۱.۳ میلیون دستگاه فروخته و ۶.۶ درصد از سهم کل بازار محصولات پوشیدنی را دراختیار دارد. این، یعنی فروش محصولات پوشیدنی هواوی درمقایسهبا سال ۲۰۱۷ بهمیزان درخورتوجه ۱۴۷.۳ درصد افزایش یافته است. در سال ۲۰۱۷، این شرکت درمجموع ۴.۶ میلیون دستگاه به بازار عرضه کرده بود.
در سهماههی پایانی سال ۲۰۱۸، شرکت فیتبیت در جایگاه چهارم فهرست آیدیسی قرار دارد و موفق شده ۵.۵ میلیون دستگاه از محصولات پوشیدنیاش را بفروشد. این رقم درمقایسهبا فروش ۵.۴ میلیون دستگاهی این شرکت در سال ۲۰۱۷ کمی افزایش یافته است. بدینترتیب، سهم فیتبیت در این بازار ۹.۴ درصد است که درمقایسهبا سهم ۱۱.۹ درصدی این شرکت در سهماههی پایانی سال ۲۰۱۷ کاهش یافته است. در سال ۲۰۱۸، این شرکت درمجموع ۱۳.۸ میلیون دستگاه از محصولات پوشیدنیاش را به بازار عرضه کرده که درمقایسهبا فروش ۱۵.۴ میلیونی در سال ۲۰۱۷ حدود ۱۰ درصد کاهش یافته است.
سامسونگ نیز در سهماههی چهارم سال ۲۰۱۸، تعداد ۴ میلیون دستگاه به بازار عرضه کرده که درمقایسهبا فروش ۲ میلیونی سهماههی پایانی سال ۲۰۱۷ افزایش داشته است. این غول کرهای در این بازهی زمانی ۶.۸ درصد از کل سهم بازار را دراختیار دارد. در سال ۲۰۱۷، سهم بازار این شرکت ۴.۳ درصد بوده و این نشاندهندهی رشد سالبهسال ۱۰۵.۶ درصدی برای این شرکت کرهای است. سامسونگ درمجموع در سال ۲۰۱۸، تعداد ۱۰.۷ میلیون دستگاه پوشیدنی روانهی بازار کرده که در سال ۲۰۱۷، این رقم ۵.۸ میلیون دستگاه بوده است. بدینترتیب میتوان گفت فروش امسال محصولات پوشیدنی این شرکت درمقایسهبا سال گذشته ۸۵.۱ درصد افزایش یافته است.
چند هفتهی آینده، رسانههای خارجی برای اولینبار شاسیبلند ۷ نفره بیامو X7 را بهصورت رسمی آزمایش خواهند کرد؛ اما بهتازگی وبسایت BMWBLOG ویدئویی منتشر کرده که این مدل را از زوایای مختلف بررسی میکند. X7، بزرگترین شاسیبلند ساختهشدهی تاریخ بیامو، برای رقابت مستقیم با رنجروور و مرسدس بنز GLC تولید شده است. طول، عرض، ارتفاع و فاصلهی بین محور این خودرو بهترتیب ۵,۱۵۱، ۲,۰۰۰، ۱,۸۰۵ و ۳,۱۰۵ میلیمتر است.
X7 فقط بزرگترین شاسیبلند بیامو نیست؛ بلکه با بهرهمندی از عرض و طول و ارتفاع بیشتر درمقایسهبا رنجروور، یکی از خودروهای بزرگ کلاس خود نیز بهحساب می آید. فاصلهی بیشتر بین محورها به بیامو این اجازه را داده تا ۳ ردیف صندلی را بهصورت استاندارد در این خودرو قرار بدهد که در محصولات این شرکت فقط به X7 منحصر میشود. صندلیهای الکترونیکی عقب با ابعاد بزرگ طراحی شده و از زیردستی و جا لیوانی و پورت USB بهره میبرد.
شرکت بیامو ۴ تریم مختلف را برای X7 در نظر گرفته که نسخههای 40i ،50i ،30d و M50d را شامل میشود. برای مدلهای عرضهشده در بازار آمریکا، فقط دو انتخاب پیشرانه دردسترس خواهد بود که موتور ۳ لیتری ۶ سیلندر معروف B58 با ۳۳۵ اسببخار قدرت و ۴۴۵ نیوتنمتر گشتاور و نیز موتور ۴.۴ لیتری تویینتوربو ۸ سیلندر با ۴۵۶ اسببخار قدرت و ۶۴۶ نیوتنمتر گشتاور را دربر میگیرد. در این حالت، شتاب ۰ تا ۹۶ کیلومتربرساعت به ۵.۲ ثانیه میرسد.
مقالههای مرتبط:
در اروپا، پیشرانهی دیزلی دردسترس خواهد بود. نمونههای XDrive30d از نوع ۳ لیتری ۶ سیلندر دیزلی با ۲۵۶ اسببخار قدرت و نمونههای M50d از نمونهی ۴ توربوشارژ ۶ سیلندر با ۴۰۰ اسببخار قدرت و ۷۶۵ نیوتنمتر گشتاور بهره میبرند. فضای لوکس بر کابین خودرو حاکم است و آپشنهایی همچون سقف شیشهای پانورامیک، کنترلرهای شیشهای با طرح الماس، داشبورد طرح چوب و نمایشگر سیستم اطلاعات و سرگرمی در جلو و عقب بهکار رفته است. قیمت بیامو X7 در نسخهی پایه XDrive40i بیش از ۷۴,۰۰۰ دلار خواهد بود؛ اما اگر موتور ۸ سیلندر انتخاب شود، قیمت X7 حدودا به ۹۴,۰۰۰ دلار میرسد.
اخیرا متخصصان بیشتر از قبل نگران کاهش قدرت باروری مردان هستند. درواقع طبق پژوهشی جدید، خانهای که در آن زندگی میکنیم و غذایی که میخوریم، احتمالا حاوی موادشیمیایی است که میتواند باروری در مردان را کاهش دهد و این موضوع نهتنها در مردها، بلکه در سگها نیز بهچشم میخورد.
برخی پژوهشها نشان میدهند فقط در ۸۰ سال گذشته، کیفیت اسپرم در سطح جهانی ۵۰ درصد کاهش یافته و هیچکس علت این موضوع را نمیداند. در سال ۲۰۱۶، تیمی از دانشگاه ناتینگهام در بررسی سگها دریافتند در چند دههی گذشته، کیفیت اسپرم حیوانات خانگی نیز کاهش یافته است. برخلاف پژوهش روی انسانها، اینبار دانشمندان موادشیمیایی خطرناک در غذا و محیط سگها را عامل کاهش کیفیت اسپرم آنها تشخیص دادند. این نتایج باعث کنجکاوی تیم پژوهشی شد و میخواستند بدانند عامل مشترکی در محیط زندگی سگها و انسانها عامل کاهش باروری شده است یا خیر.
مقالهی مرتبط:
اخیرا پژوهشی این احتمال را تقویت میکند. پژوهشگران دو مادهی شیمیایی ساختهی انسان را مشخص کردند که در خانهها و رژیمهای غذایی وجود دارد و اثر منفی مشابهی روی اسپرم سگها و مردها میگذارد. ریچارد لی، متخصص بیولوژی تولیدمثل از دانشگاه ناتینگهام میگوید:
این پژوهش جدید مهر تأییدی بر نظریهی ما است که عنوان میکند سگهای خانگی مانند آینهای هستند که کاهش تولیدمثل مردها را نشان میدهند.
پژوهشگران از نمونهی ۱۱ مرد و ۹ سگ در منطقهای مشابه استفاده کردند تا تأثیر دو مادهی شیمیایی ساختهی انسان را بررسی کنند. این دو ماده عبارتاند از: ۱. روانکنندهی دیاتیل هگزیل فتالات (DEHP) که بهوفور در فرش، کفپوش، لباس و اسباببازیها بهکار میرود و میتواند سر از غذا و نوشیدنی انسانها درآورد؛ ۲. بیفنیل پلیکلر شده ۱۵۳ (PB153) نام دارد که در گروهی از موادشیمیایی صنعتی وجود دارد که از آلایندههای آلی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بهشمار میرفتند.
پژوهشگران از این دو مادهی شیمیایی در سطوح غلظتی موجود در محیطهای کنونی و نمونههای اسپرم استفاده کردند و آزمایشهای مشابهی برای مردها و سگها انجام دادند. آنها در هر دو مورد و با هر دو مادهی شیمیایی، کاهش تحرک اسپرم و افزایش شکستگی DNA را شاهد بودند.
با اینکه تعداد نمونههای این پژوهش کم بوده؛ اما نتایج آن با یافتههای پژوهش سال ۲۰۱۶ روی سگها و نیز پژوهشها و آزمایشهای قبلی مطابقت دارد که نشان میدهد این موادشیمیایی بر باروری انسان تأثیر منفی میگذارند. ربکا سامر، از نویسندگان ارشد این پژوهش و متخصص زیستشناسی رشد در دانشگاه ناتینگهام میگوید:
معتقدیم این موضوع در سگهای خانگی نیز رخ میدهد؛ زیرا آنها در همان محیط خانگی انسانها زندگی میکنند و درمعرض آلایندههای خانگی مشابه قرار دارند.
با اینکه نمیخواستیم سگهایمان را درگیر این مشکل کنیم، شاید روزنهی امیدی برای انسانها وجود داشته باشد. طبق پژوهش مذکور، شاید بتوانیم با کمک سگها مشخص کنیم این آلایندهها چگونه به کاهش باروری منجر میشوند و این موضوع به دو دلیل مفید خواهد بود: ۱. میتوان فارغ از دغدغههای اجتماعی و آبروی افراد، روی سگها آزمایش کرد؛ ۲. میتوان تأثیرات بیرونی نظیر رژیمهای غذایی سگها را آسانتر کنترل کرد.
وو ویرن، طراح ارشد برنامهی اکتشاف قمری چین، پیش از آغاز کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین (CPPCC) صحبت میکرد. وی گفت سیارهی سرخ گام بعدی این کشور خواهد بود. وو پیش از این رویداد مهم سیاسی در پکن اعلام کرد:
در ۶۰ سال گذشته، دستاوردهای زیادی داشتهایم؛ اما هنوزهم فاصله زیادی با قدرتهای فضایی جهان داریم. باید به سرعت خود بیافزاییم. سال آینده، کاوشگری به مریخ خواهیم فرستاد که در اطراف سیاره گردش کند و روی آن فرود بیاید و کاوش کند.
چین کاوشگر دیگر را نیز به ماه خواهد فرستاد که قرار است از سطح کرهی ماه نمونهبرداری کند و به زمین بازگرداند. اگر چینیها موفق شوند این کار را انجام دهند، پس از ایالات متحدهی آمریکا و روسیه، به سومین کشوری تبدیل میشوند که میتوانند نمونههایی از ماه را به زمین بیاورند.
این اظهارنظر وو با بازگشایی پایگاه شبیهسازی مریخ در استان چینگهای همزمان بود. چینگهای منطقهای گرم و خشک در غرب چین است که مرتفعترین بیابان جهان محسوب میشود. بهعقیده بسیاری از کارشناسان، چینگهای بهترین محیط برای شبیهسازی شرایط سطح سیارهی سرخ در کره زمین است.بهگزارش روزنامهی محلی گلوبالتایمز، مساحت پایگاه شبیهسازی مریخ ۵۳,۳۳۰ مترمربع و هزینهی ساخت آن نیز بیش از ۲۲.۳ میلیون دلار بوده است. این پایگاه میتواند ۶۰ نفر را در کپسولهای مخصوص و صدها نفر را در چادرها جای دهد.
درحالیکه این ناحیه با خاکی سرخ شباهت چشمگیری به مریخ دارد، جیائو ویژین، استاد علوم فضایی از دانشگاه پکن، به گلوبالتایمز گفت:
شبیهسازی مریخ بهدلیل ویژگیهای خاص طبیعی و محیط ناسازگارش، بسیار دشوار است، فشار هوای پایین، تابش بسیار شدید، طوفانهای شن مکرر و تفاوتهای عدیدهی جغرافیایی، شرایطی نیستند که بتوان روی کره زمین بازسازی کرد.
چینیها بسیار دیر وارد مسابقهی فضایی شدند، آنها اولین ماهواره خود را سال ۱۹۷۰ به مدار زمین فرستادند؛ یعنی زمانیکه ایالات متحدهی آمریکا قبلا توانسته بود، فضانوردان خود را روی ماه فرود بیاورد. بااینحال، چینیها بهسرعت درحالپیشرفت هستند. از سال ۲۰۰۳ تاکنون، چین ۶ فضانورد و ۲ آزمایشگاه فضایی را به مدار زمین فرستاده است. همچنین، در سال ۲۰۱۳ موفق شد ماهنوردی بهنام یوتو-1 (Yutu 1) را روی ماه فرود بیاورد تا به سومین کشوری تبدیل شود که موفق میشود کاوشگری روی ماه فرود بیاورد. اواخر سال ۲۰۱۸ نیز، چینیها ماهنورد دیگری بهنام یوتو-2 (Yutu 2) را روی سمت پنهان ماه فرود آوردند تا به اولین کشوری تبدیل شوند که چنین کاری انجام میدهد.
وو گفت از زمان فرود ماهنورد، برنامههای اکتشافی بهآهستگی دنبال شدهاند و باتوجهبه شرایط دشوار سمت پنهان ماه، ماهنورد مجبور است خود را به وضعیت خواب زمستانی ببرد تا بتواند انرژیاش را برای اکتشافات بیشتر حفظ کند.
وو گفت:
باتوجهبه حرکت وضعی و انتقالی، شب روی ماه ۱۴ روز طول میکشد. در این مدت دمای هوا به منفی ۱۹۰ درجه سانتیگراد میرسد. این دمایی است که تمام قطعات و تجهیزات الکتریکی اساسا کارایی خود را از دست میدهند. بنابراین، تصمیم گرفتیم کاوشگر را به وضعیت خواب زمستانی ببریم تا با خیال راحت شبهنگام ماه را سپری کند. ماهنورد چند روز قبل بهصورت خودکار بیدار شد و شروع بهکار کرد و درحالحاضر، در وضعیت عادی است.
بهگفتهی وو، ماهنورد اکنون درحالحرکت بهسمت شمالغربی محل فرود اصلی خود در دهانهی فون کارمان است. وی صحبتهایش را اینگونه بهپایان رساند:
در چند روز گذشته، اطلاعات زیادی دریافت کردهایم که بهزودی منتشر خواهیم کرد.
با معرفی نسل ششم شورولت کامارو در سال ۲۰۱۶، این خودرو به یکی از خودروهای باسابقهی موجود در خطتولید تبدیل شد. اکنون پس از معرفی ۶ نسل از این خودرو، این سؤال پیش میآید: از سال ۱۹۶۷ تاکنون، کدام نمونهها خاصتر از سایرین بودهاند و عملکرد بهتری داشتهاند؟ در این مطلب، قصد داریم ۱۵ نسخهی برتر شورولت کاماروهای تولیدشده در طول تاریخ را معرفی کنیم.
۱۵. کامارو 1LE مدل ۲۰۱۹
آخرین نسخهی معرفیشده شاید ازنظر ظاهری بهاندازهی نمونههای قبلی جذاب نباشد؛ اما حرفهای زیادی برای گفتن دارد. شرکت شورولت برای سال ۲۰۱۹، آپشنهای مختلفی برای کامارو در نظر گرفته است؛ از موتور دولیتری توربو با ۲۷۵ اسببخار قدرت گرفته تا موتور ۶.۲ لیتری سوپرشارژ با ۶۵۰ اسببخار قدرت. بستهی قدرتی 1LE در تمامی مدلهای SS و V6 و ZL1 آمادهی سفارش خواهد بود. همچنین قیمت پایهی ۲۵,۰۰۰ دلاری، کامارو جدید را به خودرویی دردسترس برای تمامی اقشار جامعه تبدیل میکند.
۱۴. کامارو SS مدل ۱۹۹۸
نسل چهارم کامارو بین سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۲ تولید شد. این نسل که به چهرهی کوسهای خود معروف است، بهاندازهی نسلهای قبلی قدرتمند نبود؛ اما نمونهی SS با سایر خودروها متفاوت بود. نسخههای SS از نسل چهارم کامارو بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ تولید شد. این خودرو از موتور قدرتمند و جدید LS1 بهره میبرد که با بهرهمندی از بلوک سبکوزن آلومینیومی، بسته به آپشن بین ۳۰۵ تا ۳۲۵ اسببخار قدرت تولید میکرد. امروزه، نسخههای سالم این خودرو با قیمتهای مناسبی بین ۱۰,۰۰۰ تا ۲۰,۰۰۰ دلار فروخته میشوند.
۱۳. کامارو SS مدل ۱۹۷۰
اگر از علاقهمندان کامارو بپرسید: «بهترین نسلهای این خودرو کدام بودهاند؟ احتمالا در جواب خواهند گفت: یک و دو و شش. نسل دوم شورولت کامارو بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۱ تولید شد. طراحی و پیشرانههای درنظر گرفتهشده برای نسل دوم درمقایسهبا نسل اول با تحولی شگرف مواجه شدند. نسل دوم این خودرو برپایهی پلتفرم F-Body جنرالموتورز ساخته شد که شباهت زیادی به برادر خود، یعنی پونتیاک فایربرد داشت. در سال ۱۹۷۰، نسخهی SS کامارو با بهرهمندی از موتور ۶.۵ لیتری، ۳۵۰ اسببخار قدرت تولید میکرد.
۱۲. کامارو SS مدل ۲۰۱۰
پس از هشت سال دوری از بازار آمریکا، مسئولان شورولت تصمیم گرفتند نسل جدید کامارو را در سال ۲۰۱۲ معرفی کنند. نسل پنجم شورولت با بدنهی پهن و کشیده تولید شده بود و کاملا معرف خودروِ عضلانی واقعی بود. مدل SS ۲۰۱۰ با بهرهگیری از موتور LS3 با حجم ۶.۲ لیتر، ۴۲۶ اسببخار قدرت تولید میکرد که در آن زمان، قدرتمندترین نمونهی کامارو محسوب میشد. همچنین، معرفی نسل پنجم کامارو جایزهی بهترین طراحی سال ۲۰۱۰ را برای شورولت بههمراه داشت.
۱۱. کامارو Z28 مدل ۱۹۹۳
بسیاری از طرفداران هنگام معرفی نسل چهارم کامارو خوشحال نشدند. نسل چهارم هیچکدام از مؤلفههای طراحی کاماروِ اصیل را نداشت و با چهرهای مدرن معرفی شد. علاوهبراین، نسل چهارم اولین نسلی بود که در خارج از آمریکا و در خطتولید جنرالموتورز در کبک کانادا تولید شد. با تمامی این مشکلها، معرفی نمونهی Z/28 کور سوی امیدی برای طرفداران بهوجود آورد. موتور ۸ سیلندر LT1 این خودرو ۲۷۵ اسببخار قدرت تولید میکرد. سقف T-Top هم به جذابیت ظاهری این خودرو میافزود. کامارو Z28 نسل چهارم فوقالعاده نبود؛ اما هیجانانگیز بود.
۱۰. کامارو مدل ۱۹۶۷
جد بزرگ شش نسل از کامارو پس از معرفی فورد ماستنگ، در سال ۱۹۶۴ ناگهان تب داغ این خودرو همهجا را فراگرفت. فورد در سال اول فروشش، آمار بیسابقهای ثبت کرد و همین امر شرکتهای دیگر، ازجمله شورولت را به تکاپو انداخت. شورولت در سال ۱۹۶۷ با معرفی خودرو اسپرت جدیدش بهنام کامارو، وارد نبرد تنبهتن با شرکت فورد شد.
۹. کامارو ZL1 مدل ۲۰۱۲
شورولت که طعم موفقیت کامارو SS مدل ۲۰۱۰ زیر زبانش مزه کرده بود، بهمناسبت چهلوپنجمین سالگرد تولید کامارو، فکرهای ویژهای در سر میپروراند. نتیجهی تلاش مهندسان شورولت، معرفی قویترین مدل کامارو تا آن سال بود که ZL1 نام گرفت. این خودرو به موتور ۸ سیلندر سوپرشارژ ۵۸۰ اسببخاری و کیت بدنهی جدید بهمنظور بهبود آیرودینامیک مجهز بود. هنوزهم این نسخه از کامارو یکی از خودروهای پرقدرت تاریخ شورولت شناخته میشود.
۸. کامارو RS مدل ۲۰۱۶
معرفی نسل ششم شورولت کامارو با تغییر بزرگی همراه بود: پلتفرم جدید. درحالیکه راندن نسل پنجم کامارو، تنها بهلطف موتور ۸ سیلندرش جذاب بود، نسل ششم حتی در نسخههای پایه، حسی بین خودرویی عضلانی و خودرویی اسپرت را القا میکرد. جنجالیترین آپشن نسل ششم نیز موتور ۴ سیلندر ۲ لیتری بود که برای بسیاری از طرفدارهای پروپاقرص موتورهای ۸ سیلندر ناخوشایند بود.
۷. کامارو Z/28 مدل ۱۹۷۰
با بهرهمندی از ۳۶۰ اسببخار قدرت، کامارو Z28، تنها نمونهی قدرتمندتر از نسخهی SS بود. این قدرت خارقالعاده بهوسیله یکی از موتورهای ساختهشدهی برتر در تاریخ شورولت با نام LT1 تولید میشد. این موتور ۸ سیلندر کمی قبلتر، درون سینهی شورولت کوروت قرار گرفته بود؛ اما راه خود را به قلب کامارو هم بازکرد. بستهی قدرتی Z/28 با موتور LT-1، مبلغ ۵۷۲,۹۵ دلار به قیمت خودرو میافزود و یکی از آپشنهای خواستنی موجود در سال ۱۹۷۰ بود. علاوهبر موتور قدرتمند LT-1، میلموجگیر عقب و ترمزهای دیسکی هم در بستهی Z/28 موجود بود.
۶. کامارو ZL1 مدل ۲۰۱۸
ZL1 مدل ۲۰۱۸ یکی از مدلهای برتر کامارو است که بیشک نامش در تاریخ جاودانه خواهد بود. موتور ۶.۲ لیتری سوپرشارژ LT-4 در این خودرو ۶۵۰ اسببخار قدرت و ۸۷۷ نیوتنمتر گشتاور تولید میکند که این خودرو را به قدرتمندترین کامارو شهری در تاریخ شورولت تبدیل میکند. با سفارش بستهی پیست 1LE، صاحب اسلحهای خطرناک خواهید شد. ازجمله آپشنهای جذاب این خودرو سیستم تطبیق دور موتور فعال، دیفرانسیل لغزش محدود الکترونیکی، سیستم تعلیق مغناطیسی و بستهی آیرودینامیکی 1LE اشاره کرد. بستهی 1LE بال عقب بزرگ در قسمت عقب و جزئیات آیرودینامیکی دیگر را شامل میشود.
۵. کامارو IROC-Z مدل ۱۹۸۵
در سال ۱۹۸۵، شورولت مدل IROC-Z را برپایهی کامارو نسل سوم معرفی کرد. تنها با پرداخت مبلغ ۶۵۹ دلار، این بستهی قدرتمند به نسخهی Z28 اضافه میشد. نام IROC-Z مخفف International Race of Champions است. سیستم تعلیق این نسخه از کامارو کاملا بهروزرسانی شده بود. ازجمله تغییرات این نسخه ارتفاع کمتر، سیستم تعلیق بهتر، شاسی تقویتشده و سیستم پاشش سوخت شورولت کوروت بود. لاستیکهای ۲۴۵ میلیمتری هم با هدف فرمانپذیری بهتر در زیر خودرو قرار گرفته بودند. با انتخاب جعبهدندهی دستی ۵ سرعته، قدرتمندترین موتور قابلسفارش نسخهی L69 با ۱۹۰ اسببخار قدرت بود. تعداد ۱۸,۴۱۸ کامارو IROC در سال اول فروخته شد که بهعقیدهی مجلهی کار اند درایور (Car and Driver)، از میزان درآمد فراری هم بیشتر بود. طرح و رنگآمیزی خاص بدنه IROC-Z را به یکی از کاماروهای معروف تاریخ تبدیل کرده است.
۴. کامارو Z28 مدل ۱۹۶۸
در سال اول تولید، یعنی ۱۹۶۷، کامارو فقط در ۳ نسخهی سوپراسپرت (SS) و رالی اسپرت (RS) و اسپرت کوپه فروخته شد؛ اما طولی نکشید شورولت دریافت کامارو به جسارت بیشتری نیاز دارد. بنابراین، نسخهی شهری Z28 را بهعنوان نسخهای شهری از خودرویی مسابقهای معرفی کرد. این خودرو از موتور ۵ لیتری بههمراه منیفولد ورودی آلومینیمی و کاربراتور Holly بهره میبرد. سیستم تعلیق بهبودیافته و خطکشیهای مسابقهای و رینگهای ۱۵ اینچی رالی از دیگر نکات مهم این خودرو بود. سال اول، از قدرت ۲۹۰ اسببخاری این خودرو چندان استقبال نشد. همچنین، خودرو مسابقهای معروف مارک دانوهیو هم برپایهی کامارو Z28 ساخته شد.
۳. کامارو SS 1LE
با وجود اینکه نمونه ZL1، قدرتمندترین کامارو نسل ششم بهحساب میآید، نمیتوان جذابیت نسخهی SS 1LE را نادیده گرفت. موتور ۶.۲ لیتری سوپرشارژ مشترک با ZL1 در این خودرو هم نصب شد، با این تفاوت که بدون سوپرشارژ بود و ۴۵۵ اسببخار قدرت تولید میکرد. گفتنی است ویژگیهای داخلی و سیستم تعلیق ZL1 در این نمونه هم بهکار رفت.
۲. کامارو Z/28 مدل ۲۰۱۴
نام کامارو Z/28 باردیگر در سال ۲۰۱۴ زنده شد. شاید سخت باشد که بتوانیم اعتبار خودرویی را بسنجیم که اولینبار ۵۰ سال پیش تولید شده است؛ اما میتوان گفت Z/28 جدید کامارو اصیلی بهشمار میرود. خریداران فقط با پرداخت ۷۵,۰۰۰ دلار میتوانستند این خودرو قدرتمند را بخرند.
مقالههای مرتبط:
درون کاپوت، موتور ۷ لیتری LS7 با بهرهگیری از سیستم روغن کارتل خشک و ۵۰۵ اسببخار قدرت قرار گرفته است. گشتاور ۶۵۰ نیوتنمتری این خودرو هم برای جولاندادن در پیست یا خیابان کفایت میکند. وزن خودرو با حذف تجهیزاتی همچون سیستم تهویه و رادیو، ۱۲۰ کیلوگرم درمقایسهبا ZL1 کاهش یافته بود. دیفرانسیل لغزش محدود و شاسی بهبودیافته و ترمزهای کربن سرامیکی برمبو از دیگر نکات جذاب کامارو Z/28 بود. با وجود اینکه این محصول بازگشتی به تاریخچهی طلایی Z/28 بود؛ ولی بعدها، از این خودرو هم به نیکی یاد خواهد شد.
۱. کامارو ۱۹۶۹
Z/28 ،ZL1 ،Yenko ،Baldwin Motion و Big Red تنها تعدادی از برترین کاماروهای ساختهشده در سال ۱۹۶۹ بودند. بهعقیدهی بسیاری از کارشناسان، کامارو مدل ۱۹۶۹ جذابترین مدل کلاسیک تولیدشده از این خودرو است. بهروزرسانیهای سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ در سال ۱۹۶۹ به نهایت زیبایی رسید. طراحی قسمت جلویی با اندکی تغییر، در دو آپشن چراغ مخفی و چراغ ثابت به بازار عرضه شد. قسمت پشتی خودرو هم عریضتر و چراغها پهنتر شدند. تمامی مؤلفههای بهکاررفته در طراحی مدل ۱۹۶۹، کامارو را از خودرویی اسپرت به خودرو عضلانی تمامعیار تبدیل کرد. علاوهبر تغییرات ظاهری، آپشنهای جدیدی همچون دیسکهای ترمز با کالیپرهای ۴ پیستون هم اضافه شدند. امروزه، مدلهای قدرتمند و کمیاب کامارو، همچون Copo، قیمتی بیش از ۱۳۵,۰۰۰ دلار دارند.
شیائومی می میکس ۳ و آنر میجیک ۲ دو نمونه از تلفنهای هوشمند مدرن با مکانیزم کشویی هستند. طراحی زیبا و بدون حاشیه این گوشیهای هوشمند، هواوی را هم به فکر ساخت تلفنی کشویی با برند خود انداخته است.
رندرها نشان میدهند این تلفن در کنارهها حاشیه بسیار باریکی دارد که تا بالای نمایشگر امتداد یافته است؛ اما حاشیهی زیاد نمایشگر در قسمت پایین، این احتمال را کاهش میدهد که با محصولی پرچمدار روبهرو باشیم.
مکانیزم کشویی در این تلفن دو عدد دوربین با یک فلش الایدی را در خود جای داده است. بااینحال، اگر هواوی قصد داشته باشد این محصول را تولید کند، بهنظر میتواند تعداد دوربینها را بیشتر و تلفنی پیشرفتهتر بسازد.
روی قاب پشتی، حسگر اثرانگشت وجود ندارد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت این حسگر داخل نمایشگر تعبیه شده است. البته، این امکان هم وجود دارد که هواوی حسگر اثرانگشت را با کلید پاور ادغام کند.
باتوجهبه این رندرها، نمیتوان به این نتیجه رسید که هواوی حتما محصولی با این مشخصات تولید خواهد کرد. درصورت تولید چنین محصولی باتوجهبه اینکه تصاویر پرچمدار این شرکت (P30) افشا شده؛ پس، احتمالا این تلفن سری P smart یا Y خواهد بود.
کشف فسیلی از اجداد مارمولک ستمگر، مخوفترین و بزرگترین شکارچی تمام ادوار روی زمین، شگفتی دیرینهشناسان را برانگیخت.
وقتی دربارهی تیرانوسوروس فکر میکنیم، نخستین ایدهای که احتمالا بهذهن میرسد تصویری وحشتآور از شکارچی غولپیکر فیلم پارک ژوراسیک است. بااینحال، حتی بزرگترین نامها نیز در ابتدا کوچک بودند. دیرینهشناسان گونهی جدیدی از خانوادهی دایناسورهای تیرانوسوروس را در حفاریهایی در ایالت یوتای آمریکا کشف کردند. گونهی جدید بهنام موروس اینترپیدوس (Moros intrepidus) نامگذاری شده که احتمالا از شما هم کوچکتر است.
البته درحالحاضر، تنها چند استخوان پا و تعدادی دندان از این دایناسور کشف شده؛ ولی شواهد نشان میدهد ایندایناسور میتوانسته تا ۱.۲ متر رشد کند و وزنی معادل ۷۸ کیلوگرم داشته باشد. این ابعاد درمقایسهبا نسلهای بعدی آنها درحدود ۸۰ میلیون سال قبل که معمولا ۳.۶ متر قد و ۸ تن وزن را تجربه میکردند، شگفتی انکارناپذیری است.
وجود این تیرانوسوروس کوچک که درحدود ۹۶ میلیون سال پیش در یوتا زندگی میکرد، به دیرینهشناسان کمک شایانی میکند تا چند قطعه از جدول شجرهنامهی دایناسورها را تکمیل کنند و بدانند چگونه تیرانوسوروسها به جایگاه مخوفترین شکارچیان روی زمین دست پیدا کردند.
تاکنون، طبق فسیلهای ثبتشده روال تاریخ بر این باور است که بزرگترین گونه از شکارچیان غولآسا، همانند تیرانوسوروس و آلبرتوساروس (Albertosaurus)، در آخرین سالهای مشقتبار دورهی کرتاسه زندگی میکردند و سقوط شهاب آسمانی در ۶۶ میلیون سال قبل مُهری بر پایان دورهی کرتاسه و آغازگر فصل جدیدی از حیات در سیارهی زمین بود. باوجوداین، مقطع تاریخی ۷۰ میلیون سالهای نیز در تاریخ دیرینهشناسی آمریکایشمالی دیده میشود که هیچ نوع مدرک فسیلی از آن یافت نشده است. دگرگونیهای ناشناختهی این دوره مانع بزرگی برای دیرینهشناسان بود که سیر تحول تیرانوسوروسها را بررسی کنند.
کشف موروس اینترپیدوس ممکن است کلید حل این مشکل در تاریخ تیرانوسوروس آمریکایشمالی باشد که با محدودکردن این فاصلهی چندمیلیونساله و تحلیل نتایج پژوهشها، نشانههای جهش فرگشتی شگفتانگیزی در تنها ۱۶ میلیون سال یا حتی کمتر دیده میشود.
کشف موروس اینترپیدوس، فقط سرنخی از کشفیات جدیدی خواهد بود که دیرینهشناسان از دنیای دایناسورها به ما عرضه کردهاند. در چند سال اخیر، پژوهشگران نگرش تازهای حتی بزرگتر از تصورات ما درمقایسهبا یکی از شکارچیان بزرگ تاریخ زمین دادهاند. بهنظر میرسد این گونهی جدید از تبار دایناسورهایی است که در گذشته، از آسیا به این نقاط مهاجرت کردند.
بومشناسان تکاملی و زیستشناسان جمعیت به این باور رسیدهاند که دگرگونیهای زیستمحیطی و تکامل دقیقا باهم درارتباطاند و امکان وقوع در هر مقیاس زمانی را دارند. بهعبارتِدیگر، تغییر محیطزیست میتواند عامل دگرگونی سریع تکامل شود و همچنین، احتمالا ریزفرگشتها نیز عامل دگرگونی محیط زیست شود. این باور بسیار مهمی است که در قالب مفهوم پویایی محیطزیست تکاملی میتواند راهگشای بسیار مناسبی برای پرکردن شکاف بین دگرگونیهای محیطزیست و تکامل باشد.
نتایج پژوهش پژوهشگران دانشگاه مرکزی فلوریدا در مجلهی Nature Communications منتشر شده است. این نتایج نشان میدهند شاخص هوش ذهنی زیاد (IQs) بهتنهایی برای مهار مشکلات زیستمحیطی کافی نیست و از تأثیر هوش اجتماعی (social intelligence) در رفع ناهنجاریهای محیطی نباید غافل بود.
با بررسی گزارشها متوجه میشویم چرا برخی افراد در مدیریت منابع حیاتی، مانند آب، عملکرد بهتری دارند. با گسترش روزافزون جمعیت کرهی زمین، منابع طبیعی نیز با مشکلات مختلفی روبهرو است و بهدلیل اهمیت و تأثیر این منابع در حیات بشر نیاز به مدیریت هوشمندانه دراینزمینه عمیقا احساس میشود.
جیکوپ باجیو، از پژوهشگران این مطالعه میگوید:
دربارهی منابع مشترک همگانی این تناقض وجود دارد که آنچه برای فرد مفید است، چه سودی در اجتماع دارد و برعکس. بهعبارتِدیگر، منافع جمعی و فردی در بهرهبرداری از منابع طبیعی چگونه برهم تأثیر میگذارند.
از دیدگاه باجیو، افراد تواناییهای شناختی مختلفی دارند. برخی از اشخاص دارای شاخص هوش اکادمیک بیشتر الگوها و ظرفیت بالقوه منابع را بهتر تشخیص میدهند و درمقابل، گروهی با هوش اجتماعی قویتر در برقراری ارتباط و درک حالات ذهنی افراد دیگر بهتر ظاهر میشوند.
پژوهشگران با استفاده از بازی کامپیوتری و شبیهسازی اکوسیستم مجازی مشاهده کردند افرادی که بهرهی هوشی بیشتری درمقایسهبا هوش اجتماعی دارند، در رویارویی با موقعیتهایی که با کمبود منابع مواجه هستند، با سرعت بیشتری بهسوی تخریب منابع پیش میروند و اکوسیستم را با محدودیتهای بیشتری روبهرو میکنند.
وقتی هر دو شاخص ضریب هوش عمومی و اجتماعی در افراد تقویت شده باشد، بهرهبرداری از منابع در مقیاس بزرگتری نتیجه میدهد و بهنوعی مانع فروپاشی اکوسیستم هم میشود.
بهگفتهی باجیو، بدین شیوه بهدرستی میتوان درک نحوهی تعامل افراد و گروهها را آغاز کرد. همچنین، میتوان دریافت کدام نوع افراد به ترجیح منافع گروه به ارزشهای شخصی بیشتر یا کمتر تمایل دارند.
توماس کویله، استاد روانشناسی دانشگاه تگزاس سنآنتونیو، دراینباره میگوید:
ضریب هوشی زیاد به افراد کمک میکند قوانین بازی و سازوکار منابع را بهتر درک کنند. این درحالی است که هوش اجتماعی در برقراری تعاملهای دوجانبه و عملکرد بهینه نقش دارد. افرادی که شاخص هوش اجتماعی بیشتری دارند، در حلوفصل اختلافات و دستیابی به اهداف مشترک بهتر ظاهر میشوند.
بهگفتهی جیکوپ فریمن، استادیار علوم انسانشناسی در دانشگاه ایالتی یوتا، پرورش شاخصهای هوش در افراد به آموزش نیاز دارد.
فریمن پیشنهاد میکند سیستم آموزشی بر تقویت هر دو بُعد بهرهی هوشی و اجتماعی در افراد تمرکز کند و بدینترتیب، افراد با استفاده از هر دو زمینه، توانایی رویارویی با مشکلات پیچیدهی اجتماعی زیستمحیطی را پیدا میکنند.
کویله میگوید:
پژوهشگران همچنان در جستوجوی یافتن راهکارهای پرورش هوش اجتماعی در افراد هستند.
بههمینمنظور، پژوهشگران نوعی بازی دیجیتالی ساختهاند که در آن افراد بهازای پول حقیقی، سکههای دیجیتالی را دریافت میکنند. شرکتکنندگان ۲۱۶ دانشجوی مقطع کارشناسی از دو دانشگاه معتبر ایالات متحدهی آمریکا بودند و بهصورت تصادفی در گروههای مختلف آزمایش شدند. در یکی از بازیها، با پیشرفتن روند بازی تعداد سکهها افزوده و منابع پولی شرکتکننده تجدید میشد؛ اما درمقابل، از حجم سکهها کاسته میشد و جای پولهای ازدسترفته سکهای جایگزین نمیشد.
بهرهی هوشی را آزمونهای استانداردشدهی SAT و ACT ارائه میکند که برای پذیرش در کالجهای آمریکا هستند. بااینحال، شاخص هوش اجتماعی را آزمونی مختصر میسنجد که بر جنبههای ادراک احساسها و تواناییهای شناختی افراد تمرکز دارد. این آزمون اغلب برای پیشبینی اختلالات ارتباطیمهارتی و بررسی توانایی افراد در شناخت وضعیت ذهنی و روحی کاربرد دارد.
.: Weblog Themes By Pichak :.