خداوند در آیه 62 سوره مبارکه بقره می فرماید : در حقیقت کسانی که ایمان آورده و کسانی که یهودی شده اند و ترسایان و صائبان (ستاره پرستان و یا پیروان حضرت نوح ) ؛ هرکس به خدا و روز واپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد ، پس اجرشان را پیش پروردگاراشان خواهند داشت و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد.
 
شاید در ذهن بسیاری از مسلمانان این سوال نقش بسته باشد که منظور قرآن از رستگاری صائبان (یا همان ستاره پرستان به نقلی ) چیست ؟ 
 
نمی توان به تنهایی به شکل ظاهری آیات قرآن توجه کرد و تفسیر آن را نادیده گرفت اما لازم است پیش از آنکه به تفسیر این آیه پرداخته شود به معانی که ممکن است ذهن هر مسلمانی را درگیر خود کند و به فکر وا دارد پرداخت.
 
یکی از نکات لطیف و زیبای این آیه این است که خداوند بی نیاز می خواهد با آن به بندگان خود نشان دهد پیروان هر دینی اگر به خداوند و دنیای آخرت ایمان عمیق و واقعی داشته باشند ، خداوند نیز آن ها را هدایت خواهد کرد و بنابراین هدایت الهی منجر میشود که آنان هیچ غم و اندوهی در دنیا و آخرت احساس نکنند.
 
نکته ی دیگری که از این آیه شریف استنباط می شود بزرگی و رحیم بودن خداوند عظیم است.خداوند از پدر و مادر به انسان مهربان تر است و می خواهد که بندگانش طریق حق را بپیمایند و حتی ستاره پرست را هم از رحمت خود نا امید نمی کند و اگر او هم مانند مومنین به خدا ایمان واقعی بیاورد همانند دیگر مومنان مخلص ، به او هم نگاهی ویژه خواهد داشت و رحیم بودنش را به او ثابت خواهد کرد.لذا هیچ بنده ای از بندگان خداوند حق نا امید شدن از بخشش الهی را ندارد ، حتی ستاره پرست پشیمان از انحراف که به سوی خدایش توبه می کند.
 
یکی دیگر از نکات این آیه می تواند این باشد که خداوند حتی ستاره پرستگانی که در برهه ای از زمان از دین خارج شدند ، اگر به خداوند و روز آخرت (که همان جهان دیگر ، غیب ، قیامت ، روز حساب و کتاب و... ) ایمان واقعی داشته باشند و از ته دل خود و خدا را بشناسند حتما رستگار خواهند شد و آنان هیچ ترسی نخواهند داشت نه در دنیا و نه در آخرت .به راستی چه چیزی بهتر از آسایشی که خداوند در اوج ایمان به بندگان مخلص خود می دهد ؟
 
ایمان واقعی به خداوند تبارک و تعالی انسان را از حرص برحزر میدارد و ذهنش را متمرکز به یک هدف و یک علقه خواهد کرد و آن هم انجام کارهایی است که خداوند دوست دارد انسانی آن را انجام دهد تا رستگار شود.
 
آیا انسان نمی خواهد به آرامش برسد و آیا پرهیز از کارهایی که از آن ها منع شده آنقدر سخت و دشوار است که انجام آن ها او را از این آرامش محروم کرده است؟
 
گاهی بسیاری از کارها آنقدر آسان است که میتواند باری سنگین از روی دوش انسانی بردارد مانند بستن به موقع پلک .
 
 گاهی هم نیازی نیست انسان کاری کند ، به این ترتیب راه رستگاری می پیماید ، برای مثال نگاه داشتن دهان زبان عصبانیت .
 
هر کسی به خداوند متعال ایمان واقعی داشته باشد حتی اگر ستاره پرستی هم کرده باشد ، هدایت می یابد . کافی است همان ستاره پرست نگاهی را به خاطر خداوند یگانه ببندد و یا چیزی را در جایی که نباید نشنود و یا بی دلیل خشمگین نشود و... .آنگاه خداوند طریق هدایت را به او نشان داده و او را از ظلمات گمراهی ها خارج خواهد کرد.
 
اینکه ریشه اصلی صائبین چیست بین مفسران اختلاف است.مثلا شهرستانی ؛ در "ملل و نحل" می گوید صائبه از صبا گرفته شده و چون این طایفه از طریق حق و انبیاء منحرف گشتند ، بنابراین آنان را صائبه می گویند.راغب در کتاب مفردات می نویسد : آن ها جمعیتی از پیروان نوح بوده اند و ذکر این عده در ردیف مومنان و یهود و نصارا را نیز دلیل بر آن است که اینان به یکی از ادیان آسمانی باور داشته اند.صاحب قاموس قرآن می گوید : دین صائبان مانند دین یهود و نصارا دین توحیدی بوده است و آن ها پیغمبر و شریعتی داشته و پس از پیامبرشان به تدریج به بت پرستی و پرستش ستارگان گراییدند.پیامبرشان از جمله پیامبرانی است که در قرآن نامی از او برده نشده اما بدان اشاره شده است (غافر87) نام این گروه سه بار در قرآن و در آیات شریفه 62 از سوره بقره ، 17 از سوره حج و 69 از سوره مائده آمده است.




تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |