آینده‌ زندگی دیجیتال در دستان پینترست

این آواکادوی به‌خصوص روی میز جلسه‌‌ای در مقر پینترست، واقع در شهر سن‌فرانسیسکو ایالت کالیفرنیا قرار گرفته بود و شش نفر از کارکنان پینترست دورِ آن جمع شده بودند. آلبرت پِرِتا به میوه نزدیک می‌شود و با دقت، گوشی هوشمندش را به سمت آن می‌گیرد. مدیرِ خلاقیت این شرکت در حال آزمایش آخرین ابداع و نوآوری این شرکت بود؛ ویژگی‌ای که لنز نامیده می‌شود و در صورت عملکرد درست، نه‌تنها میوه را تشخیص می‌دهد؛ بلکه در میان میلیاردها عکس اشتراک‌گذاشته شده روی این سرویس، به جستجوی محتوای مشابه می‌گردد.

پرتا عکسش را می‌گیرد. اپلیکیشن برای همگام‌سازی با فضای ابر، چند لحظه‌ای وقت می‌گیرد. سپس نتایج مشابه را به نمایش در می‌آورد. صفحه‌ی گوشی پرتا با انبوهی از تصاویر آواکادو پر می‌شود که توسط عکاسان، از زوایای گوناگونی به ثبت رسیده‌اند.

پرتا درباره‌ی واکنش اولیه درباره‌ی این ویژگی می‌گوید:

بسیاری از مردم در حیرت بودند و می‌گفتند: «نگاه کن ببین این عجب چیزه خوبیه!»

پینترست به‌تنهایی مؤفق به شناسایی یک شی از طریق نشانه‌های بصری شده بود که از منظر مهندسی، مسئله‌ی بی‌نهایت دشواری بود. با این حال، پرتا هنوز به رضایت نرسیده بود.

و می‌دانی چیست، من به آن نگاه کردم و با خودم فکر کردم که «چه کسی به این اهمیت میده؟».

در ابتدا، جستجوی بصری به طرز خوبی کار کرد؛ اما نتایجِ آن بی‌معنی بود. هیچ کسی از یک آواکادو عکس نمی‌گیرد تا محتوای مرتبط به آن را پیدا کند.

پرتا یادآوری می‌کند که آن‌ها شروع به پرسش درباره‌ی این ویژگی کردند؛ آن‌ها از خود پرسیدند که از ثبتِ عکسِ آواکادو، به دنبالِ رسیدن به چه چیزی هستیم. یک نفر گفت که من به شخصه دوست دارم دستور پخت گوآکاموله را پیدا کنم. پرتا پاسخ طنزش به آن شخص را یادآوری می‌کند و می‌گوید: «پس تو هیچ آواکادویی را نمی‌بینی و فقط چشمت به دنبال گوآکاموله آب‌دار است.» بنابراین آن‌ها به این موضوع رسیدن که پینترست می‌تواند اطلاعاتی را نمایش دهد که بر فرض مثال، ما را در کشت آواکادو یا ترفندهایی که می‌شود با آن انجام داد، یاری رساند.

پرتا می‌گوید که به محض خطور چنین ایده‌ای به ذهنش‌شان، سریعاً شگفت‌زده شدند.

امروزه، داستان آواکادو تبدیل به مثالی روی دیوارهای مقر پینترست شده است و همواره به کارمندان این موضوع را یادآوری می‌کند که شخصی‌سازی ارزشمندتر از کمال‌گرایی است. این امر با توجه به اینکه شرکت موردبحث در زمینه‌ی تکنولوژی‌های نوظهور برای جستجوی بصری از طریق ابزارهایی مانند لنز فعالیت می‌کند، مهم جلوه می‌دهد. در فوریه سال جاری، پینترست، لنز را در قالب برنامه‌ی آزمایشی خود در دسترس افراد علاقه‌مند قرار داد. این نسخه به نمایش عکس‌های آواکادو اکتفا نمی‌کند؛ زیرا پیاده‌سازی ایده‌ی پرتا درون این اپلیکیشن، این فرصت را در اختیار آن‌ها قرار داده تا موضوعاتِ مربوط به سوژه‌ی موردنظر که در این مقاله، آواکادو در نظر گرفته شده، نشان داده شود. ایده‌ی لنز اگرچه در مراحل اولیه قرار دارد؛ اما گامی اساسی از سوی پینترست است که از طریق هوش مصنوعی بصری، هر چیزی را در زندگی بشر دچار دگرگونی بنیادین کند؛ از نحوه‌ی خوردنِ غذا تا خرید کردنمان.

ایده‌ی لنز همان‌ چیزی است که هر چیزی را در زندگی بشر دچار دگرگونی بنیادین می‌کند

در طی دو دهه‌ی گذشته، خرید‌های آنلاین تنها به تایپ‌کردن در نوار جستجوی مرورگرهایمان خلاصه می‌شد. حال به لطف پیشرفت‌های تکنولوژی در زمینه‌ی یادگیری ماشین، بینایی کامپیوتری به ما این اجازه را می‌دهد تا تنها از طریق یک عکس، اقدام به جستجو در محتوای اینترنت کنیم. گوگل، فیس‌بوک، مایکروسافت و آمازون شرکت‌هایی هستند که منابع زیادی را به توسعه‌ی این تکنولوژی‌ها اختصاص داده‌اند. گوگل در سال ۲۰۱۷، تنها ۲۸.۶ میلیارد دلار از درآمد خود را تنها از طریق تبلیغات متنی در نتایج جستجو به‌دست آورد. اکنون شاهد این هستیم که به‌لطف دستیارهای صوتی الکسا، سیری، گوگل اسیستنت و کورتانا، مفهوم جستجوی صوتی قابل درک شده است؛ اما آیا این موضوع برای جستجوی بصری نیز صدق می‌کند؟ وقوع چنین اتفاقی بی‌شک می‌تواند بسیار بزرگ و مهم باشد؛ به‌خصوص وقتی که اهالی فناوری، آینده‌ی گوشی‌های هوشمند را نه در جیب‌هایمان؛ بلکه روی چشمانمان تجسم می‌کنند.

بن سیلبرمن، مدیرعامل پینترست می‌گوید:

من حقیقتاً باور دارم که دوربین، صفحه‌کلید‌ بعدی ما است. [دوربین] به بخش اساسی‌ای بدل خواهد شد که شما برای پاسخ به سؤالات جهان پیرامونتان، کشف چیزها و تصور اینکه چگونه یک چیز می‌تواند مناسبِ زندگی شما باشد، از آن استفاده می‌کنید.

در این چشم‌انداز رقابتی، استارتاپ ۱۲۰۰ نفره‌ی سیلبرمن ممکن است به چشم یک رقیبِ بعید به‌نظر برسد؛ اما پینترست چیزهای زیادی دارد که هنوز در سایه‌ی مسئله‌ی آواکادو پنهان کرده است. در دوره‌ای که هیاهوی زیادی در اطراف برخی از اپلیکیشن‌ها و وب‌سایت‌ها وجود داشت، ۲۰۰ میلیون کاربرِ ماهانه به این سرویس روی آوردند تا به معنای واقعی کلمه، تصویر بهتری از زندگی آینده بسازند؛ تصویری که زیباییش برای یک نفر در قالب اتاق نشیمن خنده‌دار است و برای نفری دیگر، در سفر پرماجرا یا یک میان‌وعده سالم خلاصه می‌شود. برطبق یک گزارش، ۹۸ درصد از کاربران این سرویس، چیزهای جدیدی که روی این اپلیکیشن پیدا می‌کنند را مورد امتحان قرار می‌دهند که باعث استقبال بالای تبلیغ‌کنندگان از پینترست شده است. اکنون درآمد سالانه‌ی این شرکت با رشد ۵ برابری از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ میلادی، به ۵۰۰ میلیون دلار رسیده است؛ این در حالی است که جامعه‌ی کاربری پینترست تنها رشدی ۴۰ درصدی را تجربه کرده‌ است.

بنیان گذار پینترست

اِوِن شارپ، هم‌بنیان‌گذار پینترست

محبوبیت کنونی پینترست به توانایی‌ای تکیه دارد که امکان خلق «نمودار سلیقه‌ای» منحصر به فرد را برای هر کاربر ایجاد کرده است. توانایی یادشده، نقطه‌های ما بین هر سنجاق (شیوه‌ی کارکرد پینترست مانند سنجاق است و کاربران علایق خود را در این سرویس سنجاق می‌کنند. نام پینترست نیز از کارکرد سنجاق‌محورِ آن برگرفته شده است) را نیز در بر می‌گیرد تا علایقِ دیگرِ کاربر را نیز تشخیص دهد. اکنون آن‌ها در حال کارکردن روی موردی هستند که بینایی کامپیوتری را در درک عمیق اولویت‌های کاربران جا می‌دهد.

سیلبرمن می‌گوید:

پیشبرد همه‌چیز به این بستگی دارد که چگونه کارایی پینترست برای کشف ایده‌های زندگی واقعیتان استفاده می‌شود. اگر مردم در واقع از پینترست برای تصمیم‌گیری درباره‌ی تمامی مواردی که در خانه‌شان رخ می‌دهد، استفاده می‌کنند، [این ویژگی] ارزش بسیار عظیمی پیدا می‌کند؛ تصمیم‌گیری‌هایی از قبیل غذاهایی که می‌خواهند بپزند یا برنامه‌ریزی برای تعطیلات آتی.

پینترست قصد دارد ناشناخته‌های بابِ طبعتان را به شما معرفی کند

گفته‌ی فوق به این معنا است که پینترست نه‌تنها به دنبال آن است که مانند گوگل، چیزی که به دنبال آن می‌گردید را پیدا کند؛ بلکه قصد دارد به پیش‌گویی و تشخیص مواردی بپردازد که اگرچه موردعلاقه‌تان هستند؛ اما پیش‌تر هرگر فکر نمی‌کردید که روزی به دنبالشان باشید. در صورتی که این شرکت در راهش مؤفق شود، می‌تواند با استفاده از دوربین گوشی‌هایمان، جهانی بی‌پایان از علایق شخصی را برای کاوش در اختیارمان قرار دهد.

دیگر بنیان‌گذار پینترست، یعنی اِوِن شارپ می‌گوید:

اثر ماندگار جستجوی بصری هیچ محصول یا ویژگی خاصی نیست؛ تنها امکانی که به مردم می‌دهد، توانایی کشف هر چیزی روی اینترنت است که مردم با چشم‌های خود [در دنیای حقیقی] می‌بینند.

به خودمان که آمدیم، متوجه شدیم در یک آپارتمان درخت‌کاری‌ شده و مرطوب، واقع در محله سوما سانفرانسیسکو قرار داریم. پنجره‌های استودیو تنها شکاف‌هایی هستند که برای حفظ حریم خصوصی در شب تعبیه شده‌اند؛ با این حال درب شیشه‌‌ای ساختمان، عملاً خلاف این خواسته عمل می‌کرد. برچسب قیمت ۲۵۰ دلاری این آپارتمان برای هر شب در اپلیکیشن Airbnb به‌نظر پوچ می‌رسید.

شروع به اجرای اپلیکیشن پینترست کردیم. نکته‌ی جالب درباره‌ی ویژگی لنز، کارایی فوق‌العاده خوب آن در شرایط کم‌نورِ زیرزمینی بود که در آن قرار داشتیم. در ابتدا از یک صندلی عکس گرفتم و در کمال تعجب، لنز نه‌تنها قادر به تشخیص آن بود؛ بلکه حتی نوعِ آن را به‌درستی، صندلیِ کلاب تشخیص داد؛ همین موضوع برای بالشت نیز تکرار شد و پینترست نوع بالشتی که از آن عکس گرفتیم را از نوع کیلیم عنوان کرد. سپس به سراغ یک اثر هنری رفتیم و این‌بار هم اپلیکیشن یادشده آن‌ را نقاشی‌ای از نوع راثکو مشخص کرد. واقعاً داشتیم چیزهایی را از نتایج جستجو درباره‌ی سوژه‌های موردنظرمان یاد می‌گرفتیم و حتی این امکان وجود داشت که محتوای موردنظر را پین کرده یا به لینک خرید آن رجوع کنیم.

عملکرد پینترست در شناسایی اجسام به‌طرز مشهودی از رقیب خود یعنی گول لنز برتر بود

پس از اینکه کارمان با اپلیکیشن پینترست به پایان رسید، تصمیم گرفتیم عکس‌های مشابهی را با برنامه ی گوگل لنز ثبت کنیم؛ برنامه‌ای که اوایل امسال در قالب بتا برای گوشی‌های پیکسل در دسترس قرار گرفت و می‌توان آن را به‌نوعی رقیب لنزِ پینترست دانست. در کمال تعجب، ساخته‌ی گوگل نه‌تنها مؤفق به شناسایی صندلی نشد؛ بلکه حتی نتوانست نوع آن را لوازم خانگی عنوان کند. این اتفاق برای بالشت نیز اتفاق افتاد و گوگل لنز آن را به اشتباه، دمپایی تشخیص داد. تنها موردی که اپلیکشن یادشده مؤفق به تشخیص آن شد، نقاشی راثکو بود؛ با این وجود، باتوجه به اینکه تشخیص اشیا دوبعدی پیچیدگی چندانی برای توسعه‌دهندگان ندارد، نمی‌توان آن را برای اپلیکیشن گوگل امتیاز محسوب کرد.

گوگل لنز فقط عملکرد چندان خوبی نداشت؛ حداقل تا به اینجای کار. با این وجود، اهمیت هوش مصنوعی بصری در تجارت شرکت‌های بزرگ و همچنین، غول‌های تکنولوژی بر هیچ کسی پوشیده نیست. گوگل یکی از آن شرکت‌هایی است که قصد دارد به کمک هوش مصنوعی بصری، به کاربران برای شناسایی اشیاء پیرامونشان یاری رساند. فیس‌بوک نیز نمودار اجتماعی خود را دارد که بر اتصال کاربران به دوستانشان تمرکز کرده و علاقه‌مند به شناسایی چهره از طریق هوش مصنوعی است. در سوی دیگر نیز آمازون تجارت الکترونیک خود را برپا کرده است. برای آمازون، جستجوی بصری به مانند پلی بین دنیای دیجیتال  و حقیقی می‌ماند. برای نمونه، از طریق جستجوی بصری شما می‌توانید از یک جفت کفش، عکس تهیه کنید و سپس به دنبال نمونه‌ی مشابه و احتمالاً ارزان‌قیمت‌ترِ آن در آمازون بگردید. با این وجود، ممکن است که رویکرد شرکت‌ها در قبال هوش مصنوعی بصری با یکدیگر متفاوت باشد؛ اما پیامدهای این پدیده، برای همه‌ یکسان است. با اینکه زود است درباره‌ی آمار و ارقام صحبت کنیم؛ اما بی‌شک سرمایه‌ی زیادی در این حوزه‌ی پرشور جوانه خواهد زد.

تحلیلگر مؤسسه فارستر، کالین کٌلبرن می‌گوید:

به قابلیتی فکر کنید که به شما امکان ثبت یک تصویر و سپس جستجوی آن [در محیط اینترنت] را می‌دهد؛ چیزهایی که شاید قابل توصیف نباشند و این اتفاق واقعاً امری مهم و قدرتمند [در عرصه‌ی تکنولوژی] است.

غول جستجوی اینترنتی، به تنهایی صدها نفر از کارمندانش را به توسعه‌ی هوش مصنوعی بصری گماشته است. از ۲۰ هزار کارمندی که فیس‌بوک دارد، ۳۰۰ نفر در زمینه‌ی هوش مصنوعی پژوهش می‌کنند؛ به‌علاوه، آن‌ها در هر لحظه، ۱.۲ میلیون آزمایش برای هوش مصنوعی بصری را در محیط شبکه‌ی اجتماعیشان انجام می‌دهند. در طرفِ دیگر، آمازونی قرار دارد که ۵۰۰ هزار کارمند را به استخدام خود در آورده که از این تعداد، فقط ۵ هزار نفر در بخش الکسا کار می‌کنند. بلندگوی هوشمند جدید آن‌ها که اکو شو نام دارد، علاوه بر میکروفون، از یک دوربین نیز برای تعامل با هوش‌ مصنوعی استفاده می‌کند؛ استفاده از دوربین در این بلندگو به غول عرصه‌ی تجارت الکترونیک این توانایی را می‌دهد تا تمام فضای اتاقتان را بررسی کند.

تیم بخش جستجوی بصری در پینترست متشکل از ۱۲ نفر است

اما پینترست؛ این شرکت تنها ۱۲ کارمند را به بخش جستجوی بصری اختصاص داده است که نسبت به ارقام فوق، به مراتب کمتر است؛ ولی نتیجه‌ای که از این تیم ۱۲ نفره حاصل شده، قابل مقایسه‌ با شرکت‌های یادشده نیست. برای شروع، آن‌ها به مجموعه‌ی عظیمی از داده‌ها دسترسی دارند که برای آموزش هوش مصنوعی بصری از آن استفاده می‌کنند. هرچه عکس‌های بیشتری داشته باشید، الگوریتم موردبحث نیز هوشمندتر عمل می‌کند. بزرگترین پایگاه داده‌‌ی عمومی که توسط بسیاری از محققین مورد استفاده قرار می‌گیرد، ایمیج نت نام دارد که شامل ۱۴ میلیون عکس از اشیا روزمره است. در آن سو اما، پینترست از میلیاردها تصویر میزبانی می‌کند که اکثراً توسط عکاسان و وبلاگ‌نویسان حرفه‌ای تهیه شده است؛ از این رو به‌سبب کیفیت بهتر این تصاویر، شناسایی آن برای رایانه نیز به سهولت بیشتری صورت می‌گیرد.

مانوئلا وِلوسو، مدیر بخش یادگیری ماشین در دانشگاه کارنِگی مِلون می‌گوید:

شما باید از هرچیزی که امکان وقوع داشته باشد و هرچه که شرایطِ دیده‌شدنش فراهم باشد، نمونه داشته باشید. هرچه پایگاه داده‌ی بزرگتری داشته باشید، احتمال روبرویی با شرایط غیرعادی نیز کمتر است. آنچه که درباره‌ی آرشیو میلیاردی پینترست جالب است، این است که آن‌ها تا جای ممکن، همه چیز را پوشش دهند.

 

 

درخواست‌هایی که برای ژاکتِ جین ارسال می‌شود، پاسخ‌هایی را فراخوانی می‌کند که درونِ آن‌ها ژاکتِ جین قرار داشته باشد؛ اما اگر در یک عکس به‌‌جای اینکه شاهد جینِ آبی‌رنگ باشیم، جینِ مشکی وجود داشته باشد، ابداً مشکل و اشتباه سیستمی محسوب نمی‌شود. این همان درسی است که پینترست از داستان آواکادو گرفته است. ارائه‌ی پاسخ‌های دقیق به موتور جستجوی گوگل مربوط می‌شود که باید دقیقاً جواب سوالات کاربران را بدهد. برای نمونه اگر کاربری در گوگل عبارت «چگونه یک ماهی را کباب کنم؟» جستجو کند، دقیقاً به‌دنبالِ شیوه‌ی پختِ ماهی است؛ ولی اگر یک شخص در پینترست عبارت «ایده‌هایی برای شام دریایی» جستجو کند، به دنبال پاسخِ دقیق نیست؛ بلکه به‌دنبال الهام‌گیری برای تهیه شام مدنظرش است.

به بیان دیگر، احتمال وقوع اشتباه از طرف هوش مصنوعی پینترست برای جستجوی بصری وجود دارد؛ اما  یافتنِ نتایجِ درست در میان پاسخ‌ها هم دور از انتظار نیست. تصور کنید که دستیار صوتی سیری چنین کاری را انجام دهد.

علاوه بر این، پینترست در مدت اخیر توانسته اعتماد کاربرانش را نسبت به خود جلب کند؛ به‌خصوص اکنون که شرکت‌های بزرگ با رسوایی‌های متعددی در زمینه‌ی حفظ حریم خصوصی مواجه هستند. مردم این اپلیکیشن را به چشمِ چیزی متفاوت از یک موتور جستجو یا شبکه‌ی اجتماعی نگاه می‌کنند.

مدیرعامل پینترست، سیلبرمن در همین رابطه می‌گوید:

رابطه‌ای که سعی می‌کنیم با کاربرانمان داشته باشیم، [بر این اصل استوار است که] اگر شما اطلاعاتی درباره‌ی خود به اشتراک بگذارید، دلیل آن تنها به این خاطر بوده که خواهانِ پیشنهادهای بهتری بوده‌اید و البته ما نیز این پیشنهادات را به شما ارائه خواهیم کرد. این انتظار کاملاً واضح و قابل درک است. شما از پینترست استفاده می‌کنید تا سبکتان را بیابید؛ بنابراین اگر ما از شما بپرسیم که «رنگ مورد علاقه شما چیست؟»، در واقع قصد دسترسی به اطلاعات شخصی‌تان را نداشته‌ایم.

برطبق گفته‌ی مدیرعامل پینترست، تعاملات این شبکه‌ی اجتماعی با کاربران به آن‌ها اجازه می‌دهد تا نتایج دقیق‌تر و شگفت‌آورتری را به شما نشان دهند و با توجه به اینکه زبان طراحی آن با دیگر نمونه‌های موجود متفاوت است، نتایج بیش از اینکه ربات‌گونه باشد، گویی توسط انسان تهیه شده است.

پینترست در سال ۲۰۱۰ میلادی در حالی تأسیس شد که طراحی‌اش به‌گونه‌ای خاص آن را از دیگر شبکه‌های اجتماعی متمایز می‌کرد. توسط این پلتفرم، کاربران می‌توانستند در قالبی زیبا و کاربرپسند، به موضوعات مورد علاقه‌ی خود دسترسی داشته باشند. هم‌بنیان‌گذارِ پینترست، یعنی اِوِن شارپ فردی‌ست فوق‌العاده خلاق که در رشته‌ی طراحی، از دانشگاه معماری کلمبیا فارغ‌التحصیل شده است و به‌طرز تمام عیار، با مدیرعامل فعلی شرکت به‌صورت متمم عمل می‌کند. در سال ۲۰۱۲، نخستین نشانه‌های پیشرفت در این شرکت پدیدار شد و مؤسسه کام‌اسکور، پینترست را به‌عنوان سرویس تحت‌وبی معرفی کرد که سریع‌ترین رشد را در تاریخ تجربه کرده است.

رویکرد خاصِ پینترست در نمایش تصاویر به صورت کارتی موضوعی بود که غول‌های بزرگ فناوری از جمله گوگل را بر آن داشت تا از چنین شیوه‌‌ای برای نمایش نتایج جستجو یا نمایش اطلاعات در سیستم‌عامل اندروید استفاده کند؛ با این حال سرعت رشد برق‌آسای این استارتاپ پس از گذشت چندی، آرام شد. امروزه ویژگی پین‌کردن به اپلیکیشن‌های بزرگی چون اینستاگرام با ۸۰۰ میلیون کاربر و اسنپ‌چت نیز رسوخ کرده است.

با این حال کاهش سرعتِ رشد‌ِ آن‌ها باعث نشد که سردی بر دلِ آن‌ها بنشیند؛ در عوض آن‌ها برای پوشش نیازهای کاربران و درک بهتر خواسته‌هایشان، تلاش‌های خود را دو برابر کردند.

شارپ که اکنون به‌عنوان مدیر ارشد محصولاتِ پینترست فعالیت می‌کند، می‌گوید:

ما روی حوزه‌ی یادگیری ماشینی، سرمایه‌گذاری بسیاری انجام دادیم. اغلبِ آنچه که کاربران مشاهده می‌کنند، توسط الگوریتم‌ها تهیه‌ شده‌اند؛ این می‌تواند یک پیشنهاد باشد، یک نتیجه‌ی جستجو باشد یا یک سنجاقِ (پین) مربوط.

جالب است بدانید که شارپ هیچگونه اتاقی در شرکت ندارد؛ در واقع نه‌تنها شارپ، بلکه هیچکدام از کارکنان پینترست دفتر مجزایی ندارند و همگی به زیر یک سقف وظایفشان را انجام می‌دهند.

در سال ۲۰۱۲، مؤسسه کام‌اسکور پینترست را سرویس تحت وبی دانست که سریع‌ترین رشد را در تاریخ داشته است

پینترست به دنبال سرمایه‌گذاری‌ که روی هوش مصنوعی بصری انجام داده بود، در سال ۲۰۱۶، مدرسی را از گوگل به استخدام خود در آورد که در حوزه‌ی بینایی کامپیوتری فعالیت می‌کرد. این شخص که  لی فان نام دارد، دوران کودکی خود را صرف طراحی هنرهای تصویری می‌کرده و در ۱۲ سالگی، توسط والدینش برای یادگیری اصول مهندسی مورد تشویق قرار گرفته است. او در ابتدا در گوگل فعالیت می‌کرد؛ اما پس از گذشت مدتی، به بایدو پیوست و کنترل تیم ۱۰۰۰ نفره از مهندسین بخش جستجوی این موتور جستجوی چینی را برعهده گرفت. سپس دوباره به گوگل پیوست و به‌عنوان رئیس بخش جستجوی تصویر، هشت سال در این شرکت فعالیت کرد.

سیلبرمن درباره‌ی فان می‌گوید:

ارزش لی به‌عنوان یک رهبر و یک شخص با ارزش‌های پینترست تطابق بسیاری داشت. چیزی که این حس را در من تشدید کرد، دید او نسبت به تکنولوژی بود. او تکنولوژی را به‌عنوان راهی می‌شناخت که امکانِ غنی‌سازی زندگی مردم از طریقش وجود داشت؛ در واقع وی‌ باور داشت که تکنولوژی به‌منظور تکنولوژی ساخته نمی‌شود.

سیلبرمن / مدیرعامل پینترست

سیلبرمن، مدیرعامل پینترست

تحت مدیریت فان، اکنون بخش جستجوی بصری پینترست که در لنز، پینز و افزونه‌ی مرورگرِ این شرکت پیاده‌سازی شده، رشد ۷۰ درصدی را نسبت به سال گذشته تجربه کرده است و در هر ماه، میزبان بیش از ۳۰۰ میلیون جستجو است. در عین حال، شرکای تجاری این پلتفرم نیز اکنون این موقعیت را غنیمت شمرده‌اند و از طریق ویژگی پینز، سعی دارند برای کاربرانشان این امکان را فراهم کنند تا با کلیک روی تصاویر، اقدام به خرید محصولاتشان کنند.

تمامِ موارد فوق در یک فرصت غنی تجاری همگرا می‌شوند. ریک هایتزمن، سرمایه‌دار FirstMark Capital، کسی که اولین سرمایه‌گذاری در پینترست را انجام داده، می‌گوید: «همانطور که تکنولوژی تکامل یافته، هوش‌مصنوعی برای شناسایی تصویر و پیدا کردن موضوعاتی که موردعلاقه‌تان است نیز پیشرفت کرده است. اکنون پتانسیل بالای این بازار بیش از هر زمان دیگری مشهود و آشکار است.»

در حال حاضر، پینترست به تبلیغ‌کنندگان این امکان را می‌دهد تا محصولات خود را در سراسر پلتفرم به‌صورت قانع‌کننده‌ای ترویج دهند؛ در این میان، کاربران هسته‌ی اصلی این کار را تشکیل می‌دهند. براساس بررسی‌های داخلی، ۹۳ درصد از کاربران، برای برنامه‌ریزی خریدهایشان از پینترست بهره می‌گیرند؛ این در حالی است که ۸۷ درصد از کاربران تن به خرید محصولی داده‌اند که در این پلتفرم یافته‌اند؛ نکته‌ی مهم در این رابطه این است که کاربران پینترست دقیقاً نمی‌دانند که به دنبال چه محصولی هستند و تنها به محصولات مشابه اکتفا می‌کنند. آمار داخلی این شرکت حاکی از آن است که در ۹۷ درصد مواقع، کاربران نام شرکتی را در جستجویشان لحاظ نمی‌کنند. حال با روی کار آمدن جستجوی بصری، پروسه‌ی کشف در این پلتفرم اغواکننده‌تر از پیش خواهد شد؛ به‌خصوص وقتی که نتایج نمایش‌داده شده متناسب با سلایق شخصیتان دسته‌بندی شده باشند.

تارگت اخیراً به‌عنوان خرده‌فروشی آمریکایی، به‌صورت انحصاری شراکتی را با پینترست آغاز کرد که برطبق آن، این خرده‌فروشی در گسترش تکنولوژی استفاده‌شده در ویژگی لنز کمک می‌کند. به‌زودی، اپلیکیشن تارگت این امکان را برای کاربران فراهم می‌کند تا بدون جا‌به‌جایی بین اپلیکیشن‌ها، از ویژگی لنز استفاده کنند. توسط این قابلیت، افراد می‌توانند با ثبت یک عکس از لامپ، محصولات مشابهی که در فروشگاه تارگت وجود دارد را مشاهده کرده و اقدام به خرید آن‌ها کنند.

ریک گومز، مدیر ارشد بازاریابی تارگت می‌گوید:

مهمانان ما میلِ شدیدی به سهولت در تجربه‌ی خریدشان دارند. جستجوی بصری کلیدی برای حل این مسئله است؛ زیرا بسیاری از اختلافات غلط را در جستجوی محصولات از بین می‌برد. با عکس‌برداری از محصول موردنظرتان، قابلیت لنز محصولاتی را نمایش می‌دهد که به طور مخصوص برای خواسته‌ی شما تهیه شده است.

خوب است بدانید که پینترست برای پیاده‌سازی جستجوی بصری در گوشی‌های هوشمند سری گلکسی، با سامسونگهمکاری می‌کند؛ این موضوع برای برند شاپ‌استایل که در زمینه‌ی فروش پوشاک فعالیت می‌کند نیز صدق می‌کند. اهمیت جستجوی بصری به آنجایی رسیده که امروزه، کسب‌و‌کار‌ها، آینده‌ی خود را در گرو این تکنولوژی می‌بینند.

تنها موضوعی که باعث می‌شود بسیاری از کسب‌و‌کارها از این قابلیت بی‌بهره بمانند، بودجه‌ی ناکافی است.

در ماه نوامبر، پینترست از ویژگی جدیدی برای لنز رونمایی کرد که با نام «Lens Your Look» شناخته می‌شود. توسط این ویژگی، کاربران می‌توانند راه‌های جدیدی برای تغییر در سبک و سیاق پوششِ لباس‌هایشان ایجاد کنند. شیوه‌ی کار این ویژگی نیز بسیار ساده است؛ ابتدا از کمد لباستان عکسی تهیه می‌کنید و سپس از طریق جستجوی متنی، لباس‌هایی که با کفش مشکی ترکیب رنگ مناسبی دارند را جستجو می‌کنید. «Lens Your Look» با جستجو در میان تصاویر اشخاص مختلف، موردهایی که با خواسته‌ی شما همخوانی دارند را یافته و به شما نمایش می‌دهد و شما می‌توانید آن‌ها را منبع الهام خود در لباس‌پوشی قرار دهید.

پینترست برای پیاده‌سازی جستجوی بصری در گوشی‌های هوشمند سری گلکسی، با سامسونگ همکاری می‌کند

وقتی کاربر روی نتایج بدست آمده کلیک کند، هوش‌مصنوعی پینترست به این برنامه نتایج درست یا درست‌تر را تفهیم می‌کند؛ بنابراین دفعه‌ی بعدی که کاربر به اپلیکیشن مراجعه کند، با نتایج بهتر و دقیق‌تری روبرو خواهد شد که به‌صورت اولویت‌بندی شده، در ابتدای فهرست نمایش داده می‌شوند.

با این حال شارپ اولین فردی است که هنوز پیشرفت جستجوی بصری را کافی نمی‌داند. وی می‌گوید:

ما در قدم‌های اولیه هستیم؛ درست در بازه‌ی زمانی‌ای قرار داریم که جستجوی متنی در اواسط دهه ۹۰ میلادی قرار داشت. این تکنولوژی با تمام جذابیتش وجود دارد؛ ولی تاکنون افراد به‌صورت عمیق به استفاده از آن نپرداختند؛ بنابراین نمی‌دانند که چه محصولی است و چه مشکلاتی را حل می‌کند.

سؤال اینجاست که اگر تنها پینترست در این راه مؤفق شود، آیا در آینده‌ی نزدیک به جای جستجو در گوگل، به پینترست روی خواهیم آورد؟ پاسخ این است که پینترست چشم‌انداز دلهره‌آوری را برای خود ترسیم کرده؛ به‌خصوص زمانی که این شرکت نه‌چندان قدیمی، خود را در مقابل غول‌های تکنولوژی قرار داده است.

شارپ برای دوری‌ از گزافه‌گویی، از تخته‌ی وایت‌برد کمک می‌گیرد. سپس یک نموار در جهت عمودی و افقی می‌کشد. در راستای افقی، او عبارت «اشتراک‌گذاری و جستجو» را می‌نویسد و در جهت عمودی نیز عبارت «متن و بینایی» را عنوان می‌کند.

خب، جواب برخی از عبارات فوق مشخص است. «اشتراک‌گذاری متن» به فیس‌بوک و توییتر مربوط می‌شود. «اشتراک‌گذاری بصری» نیز به فیس‌بوک، اینستاگرام و اسنپ‌چت ربط دارد. «جستجوی متنی» نیز همان‌طور که از نامش پیداست، توسط گوگل و بینگ بدعت‌گذاری شده؛ اما جستجو از طریق بینایی کامپیوتری چه؟ برای چندلحظه‌ای، شارپ مکث می‌کند و سپس نام یک شرکت را در داخلِ یک کادر خالی می‌نویسد؛ پینترست! کشیدنِ نموداری در جهت عمودی و افقی و قرار دادنِ نامِ شرکتتان به‌تنهایی در بخشی از نمودار، از آن‌دست کارهای کلاسیکی است که معمولاً از بنیان‌گذاران سر می‌زند؛ اما شارپ در این رابطه حق داشت. «بینایی کامپیوتری» حوزه‌ای بکر و دست نخورده است که فعلاً نامی به غیر از پینترست، به‌صورت جدی به آن وارد نشده است.

او پس از اینکه کارش را روی تخته‌ی وایت‌برد به اتمام می‌رساند، می‌گوید:

۵ تا ۱۰ سال‌ آینده به اینجا بر می‌گردید و از شدت هیجان، بر سر من فریاد خواهید زد. در میان حوزه‌های اشاره شده، این ارزشمند‌ترین حوزه‌ای است که با اختلاف یک مایل از دیگران جلوتر است. بنیاد و اساس پینترست نیز بر این اصل گذاشته شده است.





تاريخ : پنج شنبه 13 ارديبهشت 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |